چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ – رهبران دینی سنی مذهب در استان سیستان و بلوچستان و کردستان ایران به دلیل انتقاد از سرکوب خشونتآمیز مردم به دست حاکمیت، به شکل فزایندهای هدف آزار و اذیت، بازداشت و محکومیتهای طولانی مدت حبس قرار میگیرند.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران با اشاره به تداوم برخوردهای قضایی و امنیتی با رهبران دینی سنی مذهب در ایران گفت: «مقامات جمهوری اسلامی رهبران دینی در جوامع سنی مذهب را تنها به دلیل موضعگیری علیه حاکمیت درباره کشتار و سرکوب معترضان، محبوس و از مقام شان عزل میکنند».
به گفته هادی قائمی «روحانیون اهل سنت در ایران هیچ اقدامی جز آشکارا سخن گفتن از اعمال سرکوب خشونتآمیز حاکمیت بر مردم جامعه خود انجام ندادهاند. اقدامی که از نگاه حاکمان در جمهوری اسلامی جرم تلقی میشود».
در حالی که شهروندان با عقاید مذهبی متفاوت و اقوام مختلف در جمهوری اسلامی مدتهاست تحت ظلم و ستم سیستماتیک قرار دارند، پس از خیزش انقلابی سراسری در پی قتل ژینا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه پلیس تهران، فشارها و برخوردهای امنیتی و قضایی با رهبران دینی در این جوامع شدت گرفته است.
در این ایام بسیاری از روحانیون سنی مذهب به شدت علیه اعمال خشونت حاکمیت علیه معترضان موضعگیری قاطعانه داشتند. در حالی که نیروهای حکومتی بیش از ۵۰۰ معترض را در سراسر کشور کشتند و حدود ۲۰هزار نفر از شهروندان را از هر قوم و مذهبی بازداشت کردند. این در حالیست که شهروندان بلوچ و کرد زیر بار سنگینترین اشکال سرکوب و کشتار از سوی حاکمیت بودند. بیشترین تعداد جانباختگان در استان سیستان و بلوچستان و مناطق کردنشین ایران بوده است.
روحانیون سنی مذهب بارها نسبت به استفاده حاکمیت از مجازات اعدام علیه جوامع قومی مانند بلوچ ها و کردها انتقاد کردهاند. از جمله شمار بالای اعدام شدگان در این مناطق به دلیل جرایم مربوط به مواد مخدر.
علاوه بر این، روحانیون نسبت به تیراندازی بیرویه مرزبانان حکومتی به کولبران و سوختبران در بلوچستان و کردستان موضعگیری کردهاند.
در مقابل این مواضع روشن، حاکمیت رهبران مذهبی را هدف آزار و اذیت تبدیل کرده است که هرگونه ابراز مخالفت را یک چالش بالقوه میداند که باید به شدت سرکوب شود، بهویژه زمانی که انتقادها از سوی شخصیتهای مورد احترام در جوامع مربوطه باشد.
اکثریت جامعه مسلمان ایران، شیعه هستند و تمام ارکان حاکمیتی نیز توسط روحانیون شیعه اداره میشود. کسانی که مذهب تشیع را مذهب رسمی کشور معرفی کردهاند. اقلیتهای مذهبی در کشور که نه تنها مسلمانان سنی، بلکه مسیحیان، بهائیان، زرتشتیان، یهودیان، دراویش گنابادی و دیگران را نیز در بر میگیرد، مدتهاست در جمهوری اسلامی مورد آزار و اذیت و تبعیض قرار دارند.
هویتهای مذهبی و قومی در ایران همپوشانی دارند و تبعیضهای متقابلی را که این جوامع با آن مواجه هستند تشدید میکند. عمده شهروندان مسلمان ساکن استان سیستان و بلوچستان سنی مذهب هستند و کردها که بزرگترین قوم در غرب ایران هستند نیز عمدتاً سنی مذهباند.
در پی شدیدترین اعتراضاتی که جمهوری اسلامی در چند دهه اخیر با آن مواجه شده است، اعمال سرکوب و آزار و اذیت حاکمیت علیه این شهروندان خشنتر شده است. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب هرگونه ابراز مخالفت علیه حکومت به شیوهها و شگردهای مختلفی استفاده کردند و اکنون علمای دینی سنی مذهب که آشکارا از روشهای وحشیانه حاکمیت در سرکوب مردم انتقاد کرده اند، در تیررس آنها قرار دارند.
موج دستگیری روحانیون اهل سنی مذهب در استان سیستان و بلوچستان ایران
شدت سرکوب مرگبار حاکمیت علیه اعتراضات سال ۱۴۰۱ در استان سیستان و بلوچستان نسبت به دیگر مناطق ایران بیمانند بود. با شروع تظاهرات در سراسر کشور، معترضان در سیستان و بلوچستان که همواره با شدیدترین شکل سرکوب همچون اعدام روبرو بودند به خیابانها آمدند و در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ ماموران مسلح حکومت جمهوری اسلامی بیش از ۱۰۰ معترض را در جمعه خونین زاهدان کشتند. از آن جمعه به بعد معترضان در شهر زاهدان ۴۰ هفته مستمر حتی با وجود خاموش شدن اعتراضات خیابانی در دیگر شهرها، اعتراضات خیابانی را ادامه دادند.
روحانیون سنیمذهب بلوچ علیه شدت گرفتن تعداد اعدام شهروندان که عمدتاً به خاطر جرایم مربوط به مواد مخدر اجاره میشود، سخن گفتهاند. در حالی که قوم بلوچ حدود پنج درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند، تقریباً ۲۰ درصد از اعدامهای گزارش شده در ایران مربوط به این شهروندان است.
مولانا عبدالحمید، امام جمعه زاهدان و رهبر دینی اهل سنت جامعه بلوچ. او در سخنرانی های خود در نماز جمعه به طور مرتب از سرکوب خشونت آمیز اعتراضات در استان سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط ایران انتقاد کرده است. او در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ با گروهی از خانوادههای جان باختگان جمعه خونین زاهدان و خاش دیدار کرد و گفت: «تمام افرادی که در حوادث جمعۀ خونین زاهدان و خاش شهید یا مجروح شدهاند، همه مظلوم واقع شدند و به ناحق مورد هدف قرار گرفتند…کشتن و مجروح کردن مردم در این دو حادثه هیچ توجیهی ندارد و تا کنون هیچکس نتوانسته دلیلی بیاورد که این افراد به چه گناهی زده شدهاند. این افراد برای ادای نماز آمده بودند. لذا شهادت این افراد کاملا بیغلوغش و خالصانه است. حتی کشتههای اعتراضات دیگر نقاط کشور هم از لحاظ شرعی و قانونی به ناحق کشته شدهاند، زیرا اعتراض حق قانونی است. بنابراین، تمام کسانی که در این اعتراضات کشته شدهاند «شهید» هستند، و در تعریف شهادت همین آمده است که فرد مظلومانه و به ناحق به قتل برسد.»
• مولانا عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه زاهدان در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ نیز گفته بود که نه تنها عاملان جنایات باید مجازات شوند، بلکه کسانی که دستور کشتار معترضان در استان سیستان و بلوچستان را صادر کردهاند نیز باید مجازات شوند. او تاکید کرده بود که ذره ای از عدالت خواهی عقب نشینی نخواهد کرد.
• مولانا عبدالحمید همچنین از شدت گرفتن موج اعدام ها در استان سیستان و بلوچستان انتقاد کرده است. او در روز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ گفت: «در کدام قسمت از بلوچستان شما شغل ایجاد کرده اید که امروز مردم را اعدام می کنید. حکومت برای مردم چه کار کرده است؟ اکثر مردم بخاطر گرسنگی و نبود شغل به دنبال فروش مواد مخدر می روند شما به چه دلیل اعدام می کنید. نه شغلی در این استان شما ایجاد کردید و نه گذاشتید تحصیل کنند. شما فقط در اعدام هنر دارید و بس.»
• مولانا عبدالحمید روز ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ در واکنش به اعترافات اخیر یکی از مدیران سابق زندان اوین درباره اعدام های دسته جمعی هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ را« تکان دهنده » عنوان کرد. مولانا عبدالحمید در نقد علمای دینی هم گفته بود: «وابستگی اقتصادی و مالی علما به حاکمیت باعث میشود که نتوانند واقعیتهای جامعه را آنطور که هست بگویند. حکومتها و دولتها میآیند و میروند و هیچ نظامی تا قیامت باقی نمیماند.»
• مقامات جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۱ خرداد سال ۱۴۰۲ مانع سفر مولانا عبدالحمید به مکه شدند.
• نیروهای امنیتی در ماه های خرداد و تیر ۱۴۰۲ دستکم هفت تن از نزدیکان مولانا عبدالحمید، از جمله نوه او را بازداشت کردند. این هفت نفر هنوز در بازداشت هستند، اگرچه هنوز اتهاماتی علیه آنها صادر نشده است.
• روزنامه حکومتی کیهان در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲ مولانا عبدالحمید را به «حمایت از به رسمیت شناختن اسرائیل و مذاکره با آن و همچنین حمایت از «بهائیان صهیونیست» متهم کرد و مدعی شد که او تنها یک مهره است. روزنامه کیهان این روحانی را به حمایت از جدایی طلبان بلوچ متهم کرد. هرچند که مقامات امنیتی هنوز مولانا عبدالحمید را بازداشت نکردند اما بیان چنین اتهاماتی از سوی یکی از اصلی ترین بازوهای رسانههای حکومتی ممکن است زمینه را برای آزار و اذیت او در آینده فراهم کند.
• عبدالعلیم اسماعیل زهی، فرزند مولانا عبدالحمید. او روز چهارشنبه ۱۱ مرداد ماه ۱۴۰۲، از سوی اطلاعات سپاه زاهدان احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. عبدالعلیم ساعت ها در اطلاعات سپاه مورد بازجویی قرار گرفته است. همچنین نیروهای اطلاعات سپاه از وی خواسته اند تا روز شنبه ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۲، نیز به این ارگان مراجعه کند.
• مولوی عبدالمجید مرادزهی. او یکی از روحانیون سرشناس بلوچ و از مشاوران و نزدیکان مولوی عبدالحمید است که در تاریخ ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۱ به دست نیروهای اداره اطلاعات در زاهدان بازداشت شد. اتهام او «تشویش اذهان عمومی و مصاحبه با رسانه های خارجی» اعلام شد. یک روز پس از بازداشت به مشهد منتقل و همچنان بدون در اختیار داشتن وکیل در زندان به سر می برد.
• مولوی ابراهیم حسن زهی. این روحانی بلوچ در تاریخ ۶ اسفند ماه ۱۴۰۱، پس از خارج شدن از مسجد مکی در مسیر منزلش به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد و کماکان تحت شکنجه و بلاتکلیفی بسر می برد. «مولوی ابراهیم حسن زهی» ۲۵ ساله و فاقد شناسنامه و اهل زاهدان است. به گفته یک منبع آگاه:« اکنون در زندان زاهدان و در یک سلول جداگانه تکنفره زیر شکنجه شدید قرار دارد، میگویند که شکنجهها اینقدر شدید است که پوست بدنشان به طور کلی آسیب دیده و همچنین شکنجه های روحی زیادی رو هم متحمل میشود».
• مولوی امانالله سعدی. او یکی از اساتید دارالعلوم زاهدان است که اردیبهشت ماه سال به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. مولوی امانالله سعدی که بعد از تعطیلات مدارس دینی اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان به چابهار سفر کرده بود که در این شهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
• مولوی عبدالعزیز عمرزهی. او یکی از اساتید مسجد مکی در زاهدان است که روز ۱۰ اردیبهشت سال۱۴۰۲ به دست نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد . مولوی عبدالعزیز عمرزهی همچنان بدون دسترسی به وکیل در زندان است.
• مولوی محمد طیب ملازهی. او امام جمع ایرانشهر در سیستان و بلوچستان است. مقامات امنیتی در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۲ از سفر زیارتی او به مکه جلوگیری کردند.
• مولانا محمد عثمان. امام جمعه خاش در استان سیستان و بلوچستان است که مواضع انتقادی تندی نسبت به حاکمیت داشته است. او در روز ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ در نماز جمعه گفت: ««اعدام برای جامعه تبعات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت و بسیاری از فرزندان یتیم و زنان بدون سرپرست می مانند که آینده جامعه و افراد را دچار مخاطره می کند.»
• روز جمعه ۲ تیرماه ۱۴۰۲ سه تن از اساتید حوزه علمیه مفتاح العلوم در شهرستان راسک استان سیستان و بلوچستان بازداشت شدند. “مولوی نذیر بخشی زهی”، “مولوی کامران سالمزهی” و “فرزاد دهقانی”، طلبه حوزه علمیه مفتاح العلوم راسک هستند.
• مولانا محمد حسین گرگیج. امام جمعه اهل سنت شهرستان مرزی گالیکش. او بارها خواستار توقف اعدام ها و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شد. وی همچنین در مورد خسارت های وارده به سوختبران بلوچ در پی بارندگی های اخیر در مرز پیرکور واکنش نشان داد. در دی ماه سال ۱۴۰۱ صدها تن از مردم بلوچ در مقابل منزل مولانا گرگیج تجمع کرده تا مانع از رفتن وی به دادگاه ویژه روحانیت شوند.
• مولوی عبدالله براهویی. او استاد حوزه علمیه مدینه العلوم شهرستان خاش است. است که روز شنبه ٢١ مرداد ماه ١۴٠٢به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. به همراه او صفیالله شریف، تبعه افغانستان و طلبه حوزه علمیه مدینه العلوم نیز بازداشت شد.
• مولوی فتحی محمد نقشبندی. این روحانی بلوچ و امام جمعه اهل سنت راسک روز دوشنبه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۲، احضار و مورد تهدید قرار گرفت. این روحانی بلوچ توسط سه ارگان اطلاعات سپاه، اداره اطلاعات و نهاد نمایندگی رهبری به زاهدان احضار شده بود. مولوی نقشبندی پیشتر نسبت به حمله سپاه به یک منزل مسکونی در جکیگور، تراشیدن ریش مولوی عبدالمجید مرادزهی در زندان وکیل آباد مشهد، دفاع و حمایت از مواضع مولانا عبدالحمید و مواضع دادخواهانه فرزندش حافظ عبدالغفار سخنرانی کرده بودند.
محکومیت روحانیون سنی مذهب کرد به حبسهای طولانی
در جریان اعتراضات سراسری در ایران مناطق کردنشین کشور به طور قابل توجهی در معرض خشونتهای مرگبار حکومتی قرار گرفتند. معترضان در چندین شهر کردنشین از جمله مهاباد، سنندج، جوانرود، پیرانشهر، دهگلان و بوکان به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شدند.
روحانیون آن مناطق (که اغلب با نام ماموستا به معنای معلم دینی شناخته میشوند) در این جوامع بسیار مورد احترام هستند. آنها نه تنها به طور مکرر در دفاع از حق مردم برای اعتراض مسالمتآمیز و علیه خشونت حکومت سخن گفتند بلکه اغلب اوقات نیز مستقیما در جریان سرکوب مردم سعی در منصرف کردن نیروهای نظامی از تیراندازی به سمت معترضان شدند.
این روحانیون همچنین علیه تیراندازی بیرویه مرزبانان جمهوری اسلامی به کولبران صحبت کردهاند که به دلیل کمبود فرصت اقتصادی در این مناطق ناچار به کولبری شدند.
بسیاری از این رهبران مذهبی تنها به دلیل مواضع و حمایت شان از معترضان با برخوردهای امنیتی و قضایی روبرو شدند.
ماموستا سیف الله حسینی. امام جماعت مسجد خاتمالانبیاء شهرستان جوانرود و عضو شورای رهبری مکتب قرآن کردستان است که به دلیل سخنرانی در مراسم خاکسپاری عرفان کاکایی مورد خشم نهادهای امنیتی قرار میگیرد.
یکی از نزدیکان این روحانی در خصوص شیوه بازداشت وی به کمپین حقوق بشر در ایران میگوید: «شب ۲۲ آذر ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به منزل خانوادگی ماموستا سیفالله حسینی یورش برده و ضمن شکستن درب و شیشه پنجره اقدام به بازداشت وی کردند. همچنین خاتون قادری، همسر این روحانی در جریان بازداشت همسرش مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی قرار گرفت و از ناحیه دست مجروح شد.»
پس از اطلاع مردم از بازداشت این روحانی اهل سنت، صدها شهروند جوانرودی شبانه با تجمع در مقابل فرمانداری و اداره اطلاعات این شهر خواستار آزادی وی شدند. به گفته این منبع، ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران این روحانی را به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در کرمانشاه منتقل و پس از حدود دو هفته بازجویی، وی را به سلول انفرادی زندان مرکزی همدان انتقال دادند: «به دستور سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ماموستا سیفالله حسینی به سلول انفرادی زندان مرکزی همدان منتقل و به مدت نزدیک ۴۰ روز در یک سلول سرد و بدون امکانات گرمایشی نگهداری شده بود.»
ماموستا سیفالله حسینی پنجم بهمن ۱۴۰۱ در حالی که از حق داشتن وکیل تعیینی محروم شده بود از سوی دادگاه ویژه روحانیت همدان به اتهامات «اقدام علیه امنیت ملی« از طریق عضویت در حرکت دینی مکتب قرآن کردستان، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «اخلال در نظم عمومی»، «تحریک مردم برای برهم زدن امنیت کشور»، «توهین به بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران»، مجموعا به ۱۶ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، خلع لباس روحانیت و دو سال تبعید به اردبیل محکوم شد.
ماموستا جعفر پروینی.او امام جماعت و مدرس مسجد «حاج شفیع» پیرانشهر است که روز ۲ اسفندماه ۱۴۰۱ به دست نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامشخصی منتقل شد.
ماموستا حسین علی مرادی. مدیر مدرسه علوم دینی «ابراهیم خلیل الله» سنندج. دادگاه ویژه روحانیت همدان روز سهشنبه ۱۵ فروردین ماموستا حسین علیمرادی را به دو سال حبس تعلیقی محکوم کرده است.
ماموستا صابر خدامرادی. امام جمعه مسجد جامع نور شهرک قَوخ در سقز و از مدرسین علوم دینی. روز ۱۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۲ دادگاه ویژه روحانیت او را به هفت ماه و نیم حبس تعلیقی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد.
ماموستا امین قیصری. امام و خطیب مسجد روستای «زرواو علیا» از توابع شهرستان بانه. پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دست نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد.
ماموستا مادح کرمی. امام جمعه و جماعت روستای “هویه” از توابع سنندج. روز ۳۱ اردیبهشتماه۱۴۰۲، توسط دادگاه ویژه روحانیت همدان به یکسال حبس تعلیقی( به مدت دو سال) محکوم شد.
ماموستا عبدالجبار لطفی. مدرس و امام جمعه و جماعت مسجد جامع ارشاد سنندج. چهارشنبه ۳ خرداد جلسه دادگاه ماموستا عبدالجبار لطفی، در دادگاه ویژه روحانیت همدان برگزار و صدور حکم به وی ابلاغ شد. بر اساس حکم صادره وی به تحمل ۷ ماه و نیم حبس تعزیزی، ۷۴ ضربه شلاق و خلع لباس روحانیت محکوم شده است.
ماموستا زانا خوشامن. از روحانیون اهل سنت کُرد ساکن پیرانشهر. از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد به ۲ سال و یک ماه حبس تعزیزی محکوم شد. روز پنج شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران به ۲ سال و یک ماه حبس تعزیزی محکوم شده است.
ماموستا ابراهیم کریمی. امام جماعت مسجد “ننله” سنندج. او در جریان جنبش اعتراضی مردم بازداشت شد. در تاریخ چهارشنبه ١٧ خرداد ماه ١۴٠٢ توسط دادگاه ویژه روحانیت به ١٢ سال زندان، خلع لباس و همچنین تبعید و محرومیت مدامالعمر از خطبهخوانی محکوم شد.
ماموستا لقمان امینی. امام جمعه مسجد جامع “چهار یار نبی” سنندج. خرداد ماه ۱۴۰۲ دادگاه ویژه روحانیت او را به ١١ سال زندان، خلع لباس و همچنین تبعید و محرومیت مادامالعمر از خطبهخوانی محکوم کرد.
ماموستا محمد آرمان صادقی. امام جمعه و جماعت و مدیر و مدرس دارالعلوم محمد رسول الله شهر دهگلان . به هفت ماه و نیم زندان و ۷۴ ضربه شلاق و خلع لباس روحانیت محکوم شد.
ماموستا عمر ابراهیمی. امام جمعه و جماعت روستای “گرگول سفلی” از توابع پیرانشهر. روز دوم تیرماه پس از احضار به اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
در روز ۲ تیرماه ۱۴۰۲ ماموستا سید جمالالدین واژی و ماموستا شریف محمودپور، از امامان جمعه پسوه پیرانشهر به اداره اطلاعات این شهرستان احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند.
صابر خدامرادی .امام جمعه مسجد جامع نور قوخ و از مدرسین علوم حوزه، شاعر و نویسنده شهرستان سقز. او در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه امسال به اتهامهای تبلیغ علیه نظام و حمایت از اغتشاشات و اهانت به مسئولین و تشویش اذهان عمومی به ۷ ماه و نیم زندان و ۷۴ ضربه شلاق و خلع لباس از سوی دادگاه مذکور محکوم شده بود. روز ۱۰ تیرماه ۱۴۰۲ نیز بار دیگر به دادگاه ویژه روحانیت در همدان احضار شد.
رفتار جمهوری اسلامی ناقض قوانین داخلی و بین المللی است
آزار و اذیت روحانیون اهل سنت کشور توسط جمهوری اسلامی به دلیل مواضع آنها علیه اقدامات غیرقانونی حکومت است؛ از جمله سرکوب مرگبار معترضان، کشتن بی رویه کولبران و سوخت بران و هدف قرار دادن جوامع قومی برای احکام اعدام که صراحتا قوانین خود جمهوری اسلامی و معاهدات بین المللی که ایران آنها را امضاء کرده ، نقض می کند. مانند میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و همچنین اصول بنیادی سازمان ملل متحد در مورد استفاده از زور و سلاح گرم توسط مقامات مجری قانون.
این روحانیون معمولاً در محاکمههایی تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند که فاقد رویه عادلانه و قانونیست؛ از جمله عدم دسترسی به وکیل انتخابی.
کمپین حقوق بشر در ایران از جامعه جهانی، از جمله کمیته حقیقت یاب سازمان ملل متحد ، کمیساریای عالی حقوق بشر و گزارشگران ویژه این سازمان میخواهد ضمن تاکید بر وضعیت اسفبار روحانیون تحت تعقیب، به ویژه آنهایی که اکنون محبوس زندان های ایران هستند، مقامات جمهوری اسلامی ایران را وادار کند تا فورا این افراد را آزاد کنند.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «روحانیون سنی بلوچ و کرد از جمله معدود صداهایی هستند که به طور مسالمت آمیز علیه خشونت مرگبار حاکمیت علیه جوامع ستمدیده صحبت می کنند و به همین دلیل در حبس هستند.» هادی قائمی تاکید کرد که «جامعه بین المللی باید با قدرت صدای خود را در دفاع از آنان بلند کند».
کمپین حقوق بشر در ایران
۳۰ مرداد ۱۴۰۲