اخباررویدادهای ترکمن صحرا

رشید آهنگری :سرنگونی بدون نقشه؟

تأملی بر گفتمان براندازی و فقدان چشم‌انداز جایگزین

در سال‌های اخیر، ده‌ها بلکه صدها نوشتار و تحلیل، چه در فضای مجازی و چه در نشریات و رسانه‌های گوناگون، حول محور براندازی حکومت حاکم بر ایران نگاشته و منتشر شده‌اند. اغلب این مطالب متکی بر حدس و گمان و اغراق‌هایی بی‌پشتوانه هستند که در آن‌ها وعده‌ فروپاشی قریب‌الوقوع نظام سیاسی موجود به‌طور مکرر تکرار می‌شود؛ وعده‌هایی که تاکنون هیچ ‌یک به واقعیت نپیوسته‌اند.
با این‌که معمولاً گذر زمان را آشکارکننده‌ حقیقت می‌دانند، اما امروز، با وجود گذشت سال‌ها از ظهور این گفتمان‌ها، نه ‌تنها کوچک‌ترین تغییری در ساختار حکومت در راستای کاهش درد و رنج تحمیل شده برجامعه و مردم مشاهده نمی‌شود، بلکه به‌عکس، روند سرکوب و تخریب روانی و اقتصادی ملت شدت یافته و روزبه‌ روز گسترده‌ تر شده است.
در این میان، جای یک پرسش کلیدی به ‌شدت خالی است؛

 

پرسشی که نه نویسندگان این متون و نه مروّجان پرشور آن‌ها، به ‌درستی با آن مواجه نشده‌اند: چرا با وجود تمام بحران‌ها، حکومت ایران همچنان انسجام ساختاری خود را حفظ کرده است؟ چرا فروپاشی پیش‌بینی‌ شده رخ نداده؟
اما این تنها مسئله نیست. در کنار این سکوت تحلیلی نسبت به تداوم ساختار قدرت، یک خلأ جدی‌تر نیز به چشم می‌خورد: نبود طرحی روشن و مشخص برای آن‌ چه پس از فروپاشی یا تغییر حکومت باید جایگزین شود. در اغلب تحلیل‌ها و نوشتارهای منتشرشده، بحث از عدالت، آزادی و حقوق مردم در حد شعار باقی مانده، و هیچ مدل عملیاتی یا دستگاه نظریِ قابل اتکایی برای ساختار سیاسیِ پس از حکومت فعلی ارائه نمی‌شود.
سؤال اینجاست: چرا این بخش اساسی از گفتمان سیاسی و اعتراضی نادیده گرفته می‌شود؟ چرا تقریباً در تمام تحلیل‌ها، بحثِ بدیل و چشم‌انداز آینده‌ حکومت به ‌دست فراموشی سپرده شده است؟ آیا می‌توان بدون ترسیم آینده‌ای واقعی و قابل تحقق، تنها با اتکا به هیجان و امید، به تغییر ساختاری دست یافت؟ سکوت درباره‌ آینده، یعنی بازتولید چرخه‌ استبداد در لباسی دیگر است.
بی‌پاسخ ماندن این پرسش‌ها نه‌ تنها اعتبار گفتمان براندازی را زیر سؤال می‌برد، بلکه آینده‌ هر جنبش تحول‌خواهانه‌ای را نیز در ابهام فرو می‌برد.
بسیاری از این تحلیل‌ها فقط تا مرحله‌ «سرنگونی» پیش می‌روند و بعد متوقف می‌شوند. اما واقعیت این است که ساختن یک جامعه بهتر، فقط با از بین رفتن یک حکومت ممکن نمی‌شود. نیاز به نقشه و ایده سازنده سیاسی و فکری داریم. به راهکار. به همدلی و کار جمعی برای ساختن فردایی روشن داریم.
یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی این گفتمان‌ها، فقدان چشم‌اندازی روشن برای آینده‌ سیاسی پس از تغییر رژیم است. در اغلب نوشتارها، بدیلی معتبر، مشروع و ساختاریافته برای حکومت فعلی ارائه نمی‌شود. این امر، نه ‌تنها خلأ نظری جدی ایجاد می‌کند، بلکه مشروعیت و کارآمدی گفتمان اعتراضی را نیز با چالش مواجه می‌سازد.
در نتیجه، می‌توان گفت که گفتمان براندازی، بدون تولید معرفتی برای ساختار جایگزین، بیش از آنکه کارکرد رهایی‌بخش داشته باشد، به بازتولید بن‌بست سیاسی دامن می‌زند. بررسی و ارائه‌ الگوهای نهادسازی، مدل‌های دموکراتیک و تضمین‌کننده‌ مشارکت فراگیر، ضرورتی عاجل برای هرگونه تلاش در مسیر گذار سیاسی در ایران به‌شمار می‌رود.

رشید آهنگری

يكشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ 
Sonntag 1 Juni 2025