اخبارجامعهحقوق بشر

رشید آ.:دمکراسی و حقوق بشر، از ارزشهای انسانی تا ابزارهای سیاسی

:در دنیای سیاست، واژه‌ها و مفاهیمی همچون دمکرات، دمکراتیک یا حقوق بشر به طور گسترده‌ای به کار می‌روند، اما گاهی معانی واقعی و عملی آن‌ها به دلایل مختلف تحریف شده یا به ابزار سیاسی تبدیل می‌شوند. این مسئله به‌ویژه در جوامعی که از تنوع فکری و فرهنگی بالایی برخوردارند یا در نظام‌هایی که قدرت به صورت متمرکز در انحصار گروهی خاص قرار دارد، بیشتر مشاهده می‌شود.

این مفاهیم، با وجود ارزش‌های ذاتی و انسانی که دربردارند، گاه به ابزاری برای پیشبرد بازی‌های سیاسی تبدیل می‌شوند. شفافیت، آگاهی عمومی و نظارت مستمر بر عملکرد نهادهای سیاسی، می‌توانند از تحریف این مفاهیم جلوگیری کرده و ارزش‌های واقعی آن‌ها را حفظ کنند. تحقق این هدف مستلزم افزایش آگاهی و تحلیل انتقادی مردم است تا بتوانند میان ادعا و واقعیت تمایز قائل شوند و از دل واقعیت‌ها، حقیقت عینی را کشف کنند.
پیشبرد چنین اهدافی مستلزم تداوم گفتمان‌های معرفتی است؛ اما نه در محیط‌های بسته و محدود، بلکه در فضای باز و شفاف که بر مبنای نگرش انتقادی شکل گرفته باشد. از دیگر دلایل گرایش قدرت‌های سیاسی و گروه‌های اجتماعی به سوءاستفاده از چنین مفاهیمی، می‌توان به جذابیت ایدئولوژیک این اصطلاحات اشاره کرد. بهره‌برداری از این مفاهیم برای مشروعیت‌بخشی به سیاست‌ها و رفتارهای غیردمکراتیک به‌ویژه در نظام‌هایی که اصول دمکراسی را نادیده می‌گیرند، بسیار رایج است.
دمکراسی، به‌عنوان یک ایده‌آل سیاسی، با مفاهیمی چون آزادی، برابری و حاکمیت مردم پیوند خورده است. ازاین‌رو، بسیاری از سیاستمداران و حکومت‌ها از این واژه برای مشروعیت‌بخشی به خود استفاده می‌کنند، حتی اگر در عمل با اصول دمکراتیک فاصله داشته باشند. به‌عنوان نمونه، حکومت‌های استبدادی گاه نام جمهوری دمکراتیک را بر خود می‌نهند، در حالی که با واقعیت‌های دمکراتیک همخوانی ندارند.
دمکراسی، به دلیل سیالیت و گستردگی مفهومی، تعریف دقیق و جهان‌شمولی ندارد و بسته به زمینه، فرهنگ و تاریخ هر جامعه، معانی متفاوتی پیدا می‌کند. این انعطاف‌پذیری موجب شده هر گروه سیاسی تفسیری خاص از آن ارائه دهد و به شیوه دلخواه از آن بهره‌برداری کند. با این حال، هر جامعه‌ای که ادعای دمکراتیک بودن دارد اما نتواند شرایط مشارکت مستقیم مردم در تصمیم‌گیری‌ها را فراهم کند، ادعایش بی‌معنا خواهد بود.
یکی از مؤلفه‌های کلیدی دمکراسی، فراهم آوردن شرایطی است که مردم بتوانند آزادانه نظر دهند و نظراتشان تأثیرگذار باشد. این تأثیرگذاری، نمایانگر رابطه شفاف و متقابل میان نیروی دمکراتیک و مخاطبان آن است. احساس اثربخشی در مشارکت فکری و سیاسی، زمانی شکل می‌گیرد که فرد احساس کند مشارکتش در فرآیندهای سیاسی و نظارت بر نهادها تأثیر واقعی دارد.
به بیان دیگر، هرچه احساس اثربخشی سیاسی افراد بیشتر شود، مشارکت سیاسی آن‌ها نیز افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، اگر افراد احساس کنند که حضور در گفتمان‌های سیاسی و فکری فاقد تأثیر است، مشارکت سیاسی نیز کاهش یافته یا متوقف خواهد شد.

اما چرا حق مشارکت مردم و حق اظهار نظر آن‌ها مهم و ضروری است؟
زیرا جامعه باید توانایی تشخیص اطلاعات جعلی یا تحریف‌شده و تناقضات موجود در کردار و گفتارها را داشته باشد. سواد رسانه‌ای که گفتمان یکی از مؤلفه‌های اساسی و سازنده آن است، به مردم کمک می‌کند تا بتوانند میان مفاهیم واقعی و سوءاستفاده‌های تبلیغاتی تمایز قائل شوند.

به همین دلیل، ایجاد و تقویت فضاهایی برای بحث و گفت‌وگوی آزاد ضروری است تا مردم بتوانند درباره مسائل و چالش‌های جامعه تبادل نظر کنند. این تبادل نظر به آن‌ها امکان می‌دهد که برداشت‌ها و باورهای یکدیگر را درباره مفاهیمی همچون دموکراسی، دموکرات و دموکراتیک، و همچنین ابعاد و کاربرد حقوق بشر، بهتر و شفاف‌تر درک کنند. چنین فضاهایی باید پذیرای انتقادها و تحلیل‌هایی باشند که حتی برخلاف باورها و دیدگاه‌های موجود باشند.

اجرای این راهبردها می‌تواند کمک کند تا مفاهیمی همچون دموکراسی و حقوق بشر به درستی فهمیده و به کار گرفته شوند و از تحریف آن‌ها برای اهداف شخصی یا سیاسی جلوگیری شود.

یکی دیگر از موضوعاتی که بر بستر فعالیت‌های مدنی و نهادهای مدنی رواج یافته است، استفاده از مفهوم حقوق بشر است. با جهانی‌شدن و افزایش ارتباطات بین‌المللی، مفاهیم حقوق بشر به‌عنوان زبان مشترک ارزش‌ها و حقوق اساسی انسان‌ها به کار گرفته می‌شوند. این مفاهیم به‌عنوان ابزاری برای همگرایی فرهنگی و سیاسی مطرح شده‌اند.

در عصر دیجیتال، مفاهیم حقوق بشر به‌صورت گسترده در شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌ها، ورسانه‌های جهانی بازتاب می‌یابند. این فضاها امکان ترویج سریع ایده‌ها و پیام‌ها را فراهم کرده و حقوق بشر اغلب به‌عنوان معیاری اخلاقی برای جلب توجه یا مشروعیت‌بخشی به فعالیت‌ها و کمپین‌ها به کار می‌رود. این مفاهیم، به‌طور نمادین، اعتبار اخلاقی و اجتماعی به فعالیت‌ها می‌بخشند.

با این حال، بسیاری از کشورها و سازمان‌ها از مفاهیم حقوق بشر به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع سیاسی خود استفاده می‌کنند. این مفاهیم گاه بهانه‌ای برای فشار آوردن به کشورها یا گروه‌هایی می‌شوند که سیاست‌هایشان با منافع خاص مغایرت دارد.

مفاهیم حقوق بشر معمولاً به صورت اصول ساده و جهانی (مانند آزادی، برابری و عدالت) بیان می‌شوند که برای عموم مردم قابل ‌فهم و جذاب است. این ویژگی سبب می‌شود که این مفاهیم به‌ راحتی در قالب شعارها یا پیام‌های مجازی پذیرفته شوند. اما این گسترش مجازی می‌تواند به سطحی شدن یا سوءاستفاده از این مفاهیم منجر شود؛ به‌گونه‌ای که برخی افراد یا نهادها بدون پایبندی واقعی به حقوق بشر، از آن به‌عنوان ابزاری نمادین بهره‌ برداری کنند.
متأسفانه، جنبه‌های مختلف این موضوع و دلایل استفاده مجازی و ابزاری از این مفاهیم هنوز به‌صورت جدی و قابل استناد مورد بررسی قرار نگرفته است.

حال، با این تعاریف و توضیحات کوتاه، نگاهی به جامعه خود و ساختار نیروهای آن بیندازیم و در یک آزمون فکری تأمل کنیم که ما در کدام بافت این باورها جای گرفته‌ایم. آیا در جامعه ما مفاهیمی چون دموکراسی، دموکرات و دموکراتیک یا جایگاه حقوق بشر به‌درستی درک و تعریف شده‌اند؟

رشید آ.

rashid36@web.de

17.11.2024