اخباررویدادهای ایران و جهان

پزشکیان؛ کابینه و اصلاح‌طلبان فیک

جامعه نو:شورای سردبیری:پزشکیان «ناجی» ایرانیان خواهد شد یا «کابوسی» دیگر برای آنان؟ پاسخ دقیق به این پرسش سرنوشت‌ساز در گرو متغیرهای متعدد داخلی و خارجی بسیاری است؛ اما «ترکیب کابینه»، از مهم‌ترین متغیرهایی است که می‌تواند در رقم‌زدن پاسخ این سوال ملی، تاثیر بسزایی داشته باشد. پزشکیان برای چینش «کابینه مطلوب و کارآمد» از سه جبهه در معرض هجوم و خطر جدی است:

جبهه اول؛ محدودیت‌ها و محذوریت‌های قانونی، شبه‌قانونی و حتی غیرقانونی رایج در ساختار قدرت جمهوری‌اسلامی است: انتظار واقع‌بینانه از پزشکیان آن است که او در  این جبهه، همانند شطرنج‌بازی چیره‌دست عمل کند و با ترکیب ایستادگی بر وعده‌های خود از سویی و برقراری تعامل سازنده با حاکمیت، از سوی دیگر؛ زیر بار تشکیل دولتی «به‌نام ملت و به‌کام حاکمیت» نرود و نتیجه بده‌بستان‌های ناگزیرش، آغاز فعالیت کابینه‌ای با جهت‌گیری محوری همسویی با تعهد پزشکیان به «تغییر» باشد.

جنگیدن پزشکیان در این جبهه علیه تندروهای ضداصلاحات، بسیار دشوار است و او باید توان خود را بر یارگیری و همراه‌سازی موثر «عقلایی» از حاکمیت متمرکز کند که در پی تجارب پرهزینه چندسال اخیر، ادامه و تشدید شکاف ملت‌/حاکمیت را به مصلحت نظام نمی‌دانند و به پیامدهای بنیان‌برافکن سنگ‌اندازی‌های مداوم بر سر راه اصلاحات اورژانسی و کاهش ابربحران‌ها، حداقل در دو حوزه اقتصادی و اجتماعی پی برده‌اند.

جبهه دوم؛ فشارها و اغفال‌های برخی از «حامی‌نمایان» نفوذی در حلقه اطرافیان و مشاوران پزشکیان است: اهمیت نبرد رئیس‌جمهوری در این جبهه، حتی بیشتر از جبهه اول است؛ زیرا او در این مصاف، با «دشمنان نامرئی» و مجاهدان شنبه‌ای روبروست که فقط دنبال مقام و رانت‌اند، اما پوستین دوست و دلسوز بر تن کرده‌اند. اینان سر سوزنی دغدغه «تغییر» ندارند و در قربانی کردن منافع ملی زیر پای منافع فردی/باندی خود، لحظه‌ای تردید به خود راه نمی‌دهند.

این گروه بیش‌فعال کار را به جایی رسانده‌اند که سرانجام صدای اعتراض پزشکیان هم درآمد و او در موضع‌گیری تند و علنی اعتراضی خبر داد که  «شعار دادیم انتخاب برتر می‌کنیم، اما حالا به همه می‌گوییم کمک کنید، اما همه آدم‌های خودشان را معرفی می‌کنند؛ نمی‌دانم باید چه کار کنیم!».

پیش‌تر نیز  بهزاد نبوی کهنه‌کار در «استدعایی عاجزانه» از سهم‌خواهان خواسته بود، «به خاطر ایران و به خاطر دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهم‌خواهی از این گوشت قربانی بردارند».

پزشکیان به‌عنوان «نامزد اختصاصی اصلاح‌طلبان» در انتخابات ریاست‌جمهوری، به‌خوبی آگاه است که طیف گسترده‌ و گوناگونی از احزاب و فعالان سیاسی طی سال‌های گذشته زیر پرچم اصلاح‌طلبی گردهم‌آمده‌اند؛ ولی جنس آنان یکسان نیست. برخی به آرمان‌های اصلاحات باور داشته‌اند و ضمن تلاش فراوان، اغلب هزینه‌های مبارزاتی سنگینی را تحمل کرده‌اند و طبیعی است نباید مورد بی‌اعتنایی قرار گیرند.

در نقطه‌مقابل، گروهی با انگیزه‌های رانتی/منفعتی در اردوگاه اصلاح‌طلبان «دکان» زده‌اند و نه فقط تلاشی برای پیشبرد اصلاحات نداشته‌اند و هزینه‌ای نپرداخته‌اند، بلکه در بزنگاه‌های تاریخی «معاملاتی ضداصلاحات» با رقیب انجام داده‌اند تا جایگاه سیاسی‌شان حفظ و حساب‌های بانکی‌شان پرتر شود. طرد این «اصلاح‌طلبان فیک» که غایبان خودخواسته روزهای رزم و حاضران ناخوانده روزهای بزم بوده‌اند، گام بزرگ پزشکیان برای پیشگیری از ناکارآمدی دولت و تضمینی برای اجرای وعده «تغییر» است.

پزشکیان در نبرد جبهه دوم برخلاف جبهه اول از «مزیت تعیین‌کنندگی» برخوردار است و اگر هوشیار باشد و بتواند حامی‌نمایان تشنه مقام و رانت را شناسایی و از موضع تصمیم‌گیر نهایی بهایی به مطالبات، توصیه‌ها و پیشنهادهای ظاهرا دلسوزانه آنان ندهد، خود و دولتش از مهلکه جان سالم به‌در خواهند برد.

جبهه سوم؛ احتمال خطای استراتژیک شخص رئیس‌جمهوری است: سوای نتایج پیکار در دو جبهه فوق، ضروری است شخص رئیس‌جمهوری «استراتژی» کارآمدی را در چینش اعضای کابینه ملاک عمل قرار دهد. پزشکیان و مشاورانش نباید فراموش کنند او با آرای ۱۰ میلیونی دور اول و ۱۷ میلیونی دور دوم (۳۳/۶ درصد واجدان شرایط رای) راهی پاستور شده است. این نتایج در شرایطی رقم خورد که ۶۰ درصد واجدان شرایط رای در دور اول (منفی‌ترین نرخ مشارکت تاریخ انتخابات ریاست‌جمهوری) و ۵۰/۲ درصد در دور دوم  حتی با وجود خطر پیروزی جلیلی تندرو، غایب انتخابات بودند و مجاب نشدند پای صندوق‌های رای بروند.

این واقعیات تلخ آماری هشدار می‌دهند نادیده‌گرفتن مطالبات اکثریت از سوی پزشکیان در چینش کابینه «اشتباهی استراتژیک» و غیرقابل جبران خواهد بود؛ به‌ویژه اگر این واقعیت را بپذیریم که قاطبه رای‌دهندگان به پزشکیان نیز همانند تحریمی‌ها مطالبه «تغییر» دارند و با لحاظ آمار آنان، درصد «تغییرخواهان» به رقم خیره‌کننده ۷۷‌ درصد واجدان شرایط رأی می‌رسد. این شاخص غیرقابل انکار آماری ایجاب می‌کند پزشکیان پا را از محدوده باریک اصلاح‌طلبان حامی خود فراتر گذارد و چینش کابینه را شامل شخصیت‌هایی کند که علاوه بر تعهد نظری/عملی به «گفتمان اصلاحات»، از توان مدیریتی/کارشناسی کافی نیز برخوردارند؛ هرچند کارنامه‌ای به عنوان فعال اصلاح‌طلب نداشته باشند.

برآورده کردن مطالبه ملی «تغییر» از گذرگاه فراخ «گفتمان اصلاحات» می‌گذرد و نه معبر تنگ اصلاح‌طلبان. شنیدن صدا و پیام تحریمی‌ها و تن‌دادن به الزامات پذیرش مطالبات آنان اصلی‌ترین معیار قضاوت ایرانیان، هنگام رونمایی رسمی از ترکیب کابینه پزشکیان خواهد بود.