سلحشوری: «به نظر من مردم باید دست به دست هم دهند و هم برای مشکلات معیشتی فکر علاجی کنند و هم برای مشکلات اجتماعی. مگر سوختن یک دکهدار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بیتفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار میدهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمیزند؟»؛
سلحشوری: «از خودم میپرسم آیا همین فوتبالیستها نمیتوانند [در واکنش به خودسوزی دختر فوتبالدوست] یک مقاومتی کنند و مثلا بگویند که ما بازی نمیکنیم. نمیدانم میشود این کار را کرد یا خیر اما بالاخره وجود یک حرکتهایی از جانب مردم لازم است. به نظرم من حداقل مادامی که واکنش مردم به این مقولات جدی نشود، این رویه ادامه پیدا میکند».
خودسوزی یک زن جوان به خاطر تماشای مسابقه تیم محبوبش در هرجای دنیا اگر اتفاق میافتاد، بیش از اینها مورد توجه قرار میگرفت. سحر یا هر اسم دیگری که داشته اگر در هرجای دیگر دنیا میخواست میتوانست مثل همه بلیت خریده، وارد ورزشگاه شود و هر مسابقهای حتی همین بازی استقلال- العین را تماشا کند اما تولد در این جغرافیا و زندگی در ایران برایش سرنوشت دیگری رقم زد.
به گزارش سایت «آزادی»، او به خاطر تلاش برای تماشای فوتبال بازداشت شد و خواست که اعتراض خود را با خودسوزی به گوش جامعه و مسئولان برساند. ۹۰ درصد سوختگی او اما انگار نه به گوش به مسئولان رسید و نه مردم. درست است که سرو صدایی در فضای مجازی به راه افتاد و چند نفری هم دست به قلم شدند اما این واکنش بسیار محدودتر از آن است که بتوان تصور کرد در دیگر کشورها نیز همینطور باشد.
ناهید مولوی، روزنامهنگار اصلاحطلب در یادداشتی با همین مضمون از سکوت جامعه مدنی در برابر این رخداد تلخ گلایه کرده است. پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی که اتفاقا جامعهشناس نیز است بر این گلایه تاکید کرد و سکوت جامعه را ناشی از روزمرگی، ترس و تلاش برای بقا دانست.
او در گفتوگویی با «آزادی» در اینباره گفت: «ناهید مولوی در یادداشت خود به موضوع خوبی اشاره کرده است و اتفاقا من نیز به همین موضوع فکر میکردم. از خودم پرسیدم شاید دست اندرکاران کشور ما به عنوان تنها کشور دنیا و البته تنها کشور مسلمان دنیا این ویژگیها را درباره زنان داشته باشد اما مردم را چه شده است؟»
وی افزود: «از خودم میپرسم آیا همین فوتبالیستها نمیتوانند یک مقاومتی کنند و مثلا بگویند که ما بازی نمیکنیم. نمیدانم میشود این کار را کرد یا خیر اما بالاخره وجود یک حرکتهایی از جانب مردم لازم است. به نظرم من حداقل مادامی که واکنش مردم به این مقولات جدی نشود، این رویه ادامه پیدا میکند».
سحلشوری در پاسخ به اینکه چرا جامعه مدنی این مقولات را کمتر جدی میگیرد؟ گفت: «شاید به این خاطر که ما اکنون درگیر مشکلات بسیار جدی اقتصادی و معیشتی هستیم و مردم خیلی زیاد گرفتار هستند. این برای من یک جمله است اما برای مردم ما یک زندگی است. وقتی مردی نتواند سفره را پر کند، فردی نتواند داروی لازم خود را تامین کند، وقتی مردم به حومه شهر پناه میبرند و … یعنی زندگی برای خیلی از مردم به طور ملموس سخت شده و شاید در این شرایط طرح کردن این مسائل لوکس و فراتر از زندگی معمول به نظر برسد. وقتی این حرفها را میزنیم، مردم میگویند ما کم بدبختی داریم، اینها چه میگویند».
وی در پاسخ به اینکه با این حساب تکلیف این مطالبات چه میشود، گفت: «بههرحال نمیشود از کنار این مسائل گذشت. قبلا هم این مشکلات اقتصادی وجود داشت و ما همین طور از کنار آن گذشتیم. نتیجه این شد که طبقه متوسط از بین رفت و شکاف طبقاتی گسترده بروز کرد. بنابراین همدیگر را نادیده گرفتن به خاطر اینکه یک مساله اولویت نیست موجب این میشود که انسجام اجتماعی ایجاد نشود و هر کدام از ما به نحوی از دیگری دلخور باشد. کما اینکه همینطور است و کم پیش میآید که ما بتوانیم درباره یک موضوع همدل و همنوا باشیم و با هم فریاد بزنیم. حتی درباره همین مشکلات معیشتی مردم هم همه با هم فریاد نمیزنیم و مطالبه نمیکنیم».
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه «دچار نوعی بیتفاوتی و کرختی اجتماعی هستیم» گفت: «این بیتفاوتی همه بار را به دوش فعالان اجتماعی، سیاسی انداخته است و آنها که تعداد زیادی هم ندارند همه بار را به دوش میکشند. متاسفانه شاهدیم که آنها هم اگر صدایشان از حد معمول بالاتر رود تحویل زندان داده میشوند و هزینه بسیاری میپردازند».
وی با تاکید بر اینکه «مردم باید فکری کنند» گفت: «به نظر من مردم باید دست به دست هم دهند و هم برای مشکلات معیشتی فکر علاجی کنند و هم برای مشکلات اجتماعی. مگر سوختن یک دکهدار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بیتفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار میدهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمیزند؟»
به گفته وی، بدتر از این است که از مسئولان کشور هم صدایی در نمیآید. مثلا در ماجرای اخیر چند نفر از وزارت ورزش حرف زدند؟ چند نفر از زنان مسئول در جای جای کشور فریاد زدند؟ هیچ کدام ما متاسفانه صدای هم نمیشویم. همه میترسیم و دچار روزمرگی میشویم. ما دنبال بقا هستیم و به خاطر اینکه بقا مهمتر از اتفاقاتی است که رخ میدهد، سکوت میکنیم.
سحلشوی با تاکید بر اینکه «اگر همنوایی ایجاد میشد، قطعا این فشارها بالاخره یک جایی متوقف میشد. مثلا الان پذیرفتهاند که زنان در بازیهای ملی به ورزشگاه بروند. من واقعا نمیدانم چطور میتوان به مسئولان کشور گفت که هیج جای دنیا این روش وجود ندارد. ۴۹ یا ۵۰ کشور مسلمان داریم و کشورهایی مثل هند که جمعیت مسلمان بسیار دارد؛ در هیچ کدام چنین سبکی پیشه نشده است».
این نماینده مجلس در پاسخ به این پرسش که نقش تفکرات و اندیشههای مردسالارانه در سکوت جامعه مدنی درباره مساله ورزشگاه رفتن زنان و یا اتفاقات تلخی مثل همین خودسوری، چیست؟ گفت: « متاسفانه مردان در این باره بهتر از زنان نسبت به موضوع اخیر واکنش نشان دادند، ببینید وریا غفوری چه قدر قشنگ نوشت. شجاعی، میرداودی و … همین طور . حالا چند تا زن واکنش نشان دادند؟ ».
وی افزود: «من باور دارم که ما به طور تاریخی با مشکل مردسالاری مواجه هستیم اما در اینجا فکر میکنم سکوت فعلی ناشی از نبود جامعه مدنی قوی و زنانی است که پشتیبان یکدیگر باشند.»
سحلشوی پیگیریهای انجام شده در مورد مساله کودک همسری و حساس شدن جامعه نسبت به آن را مثال زد و گفت: «الان کیهان و … بسیار علیه ما مطلب مینویسند و مانع میشوند اما درباره موضوعاتی مثل کودک همسری توانستیم جامعه را حساس و آن را تبدیل به یک مطالبه عمومی کنیم. اکنون دیگر جامعه نسبت به این موضوع واکنش جدی نشان میدهد اما همین جامعه درباره ورزشگاه رفتن زنان ساکت است. شاید به خاطر اینکه مساله آنقدر زجرآور نیست. وقتی کودک همسری طرح میشود احساس میکنیم که زندگی یک انسان در حال از دست رفتن است اما در مورد ورزشگاه نرفتن اینطور نیست. البته من معتقدم که این هم در همان حد است. شاید برای خیلی از زنان این موضوع فانتزی باشد و اهل فوتبال نباشند اما هویت برخی با همین تیمهایی که طرفدار آن هستند، تعریف میشود. برای آنان این تحقیر شدن و اجازه حضور در ورزشگاه را نداشتن به اندازه نابود شدن همه زندگی است. اینکه یک نفر به این خاطر خود را بسوزاند مگر معنی دیگری غیر از این دارد؟»
وی ادامه داد: «آیا این خودسوزی حداقل به جامعه این پیام را نمیدهد که آی مردم من به عنوان یک زن چیزی را میخواهم که جامعه از دادن آن دریغ میکند؟ چیز عجیبی هم نیست. همه زنان در کل دنیا از این حق برخوردار هستند. اینکه بگوییم با اسلام همخوانی ندارد هم توجیه خوبی نیست. زیرا هیچ کشور اسلامی دنیا ورزشگاه رفتن زنان را ممنوع نکرده است. آیا ما دین دیگری را تبلیغ میکنیم و اسلام جدیدی را آوردهایم؟ قطعا اینطور نیست. پس باید دید پشت این محدودیتها چیست؟».
سحلشوری همچنین به مطالبه موتور سواری زنان اشاره کرد و گفت: «توجیهاتی برای ایجاد ممنوعیت میآورند که آدم از خواندن آن هم شرم میکند. در این وضعیت که وسیله نقلیه و هزینه حمل و نقل گران است و بسیای از مردم به استفاده از موتور گرایش پیدا کردهاند، چرا زنان را از این حق محروم میکنند؟ گاهی فکر میکنم اگر اول انقلاب درباره سطح آموزش هم آنقدر تبلیغ نمیشد، الان میگفتند حضور زنان در خانه مهمتر از تحصیل است.»