اخبار

خود شناسی اولین گام بسوی خردورزی است!

رشید آهنگری؛
ما عادت کرده ایم که ضعفها و ناتوانیهای فردی و گروهی خودمان را با خطاها و اشتباهات دیگران بپوشانیم تا از آن طریق خود را بری از هرنوع خطا و اشتباهی نشان داده باشیم.؛
ترکمن صحرادر هویت‌شناسی مدرن امروزین که گونه‌ای از درس آموزی و بازپرداخت تجربه و دانش داشتها در لایه‌های عمیق فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی است، باید صورت مسئله را خوب حلاجی، تنظیم و طرح کرد. چراکه بدون طرح درست و منطقی موضوع و مسئله، درنهایت، صورت مسئله پاک می‌شود و مصادره به مطلوب و متنی به میل سلیقه خواهد شد.

در متن پرداخت رویدادهای تاریخی باید در لایه عمیق‌تر به الگو و روش طرح مسئله مشخص تاریخی پرداخت؛ لذا کسی که در توصیف هویت و ماهیت گفتمان رویدادی تاریخی و شخصیتهای برآمده از آن، روش و مدل توصیف و تبیین درست و دقیق نداشته باشد، نمی‌تواند ریشه های وجودی آغاز و پایان وقایع را از منظری بایسته و حقیقی تحلیل کند و در نهایت ممکن است بدون ارجاع ذهن به راستاها و سمتگیریهای الگوی توصیفی حقیقی از محتوای روندهای متعلق بدان، داده های تحلیلی بسوی مدح و ثنای وقایع متعلق به این دایره گفتمانها ختم گردد.

البته منظور این نیست که باید توصیفی به کار گرفت که به دشمنی و ضدیت کور در مقابل تحولات تاریخ حوادث ختم شود. بلکه روش توصیف و پرداخت به هویت و محتوا باید برآمده از ملاک و شاخص‌های علمی و نمودهای عینی خود وقایع متعلق به پیرامون دوره خود باشند. تا سایر شاخص‌ها و معیارهای کنکاش گفتمان نیز در پرتو همین شاخص و معیارهای برآمده از نمودهای حقیقی آن در چارچوب گفتمان مطلوب، قابل طرح و استفاده بشوند.

قلم حاضر، قدم و تاکیدی کوچک برای تامل و مکثی کوتاه بر کسب خودآگاهی نسبت به مستندات تاریخی و امکان فراگیری از درسهای متن وقایع و بازنگری بیغرضانه رفتارها و کیفیت دانش تجربی خودی، با شناساندن هویت دوایر رویکردهای منتحب متعلق به دوره ای تاریخی است؛ به همین روی این چند سطر کوتاه به منظور ارائۀ بحث و گفتگو در راستای شناخت هویت و ماهیت مجموعه رویکردها بسوی تجددشناسی و نوخواهی میباشد.

حال اگر در چارچوب این درک به مجموعه پرداختهای قلمی دوستان که بمناسبتهای گوناگون تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نظری هرچند کوتاه بیاندازیم ، شاهد این مشکل رویکردی خواهیم شد که اکثر متون آنان مملو از تفکیک و تقسیم نابرابر آن بسود چارچوبهای فکری خویش و بسود آرمانهای ذهنی خود میباشند.

متاسفانه این مشکل، نگارش و محتوای بافت پرداخت آنان را آکنده از انگاره های اخلاقی در قالب متنی انشایی میسازد که میزان تحلیل و بررسی در آنها نه قابل شناخت و نه قابل درک و فهم از اصل موضوع میشوند!

در مجموعه متن پرداخت شده دوستان که بزعم خودشان روشنگری و یا بقول برخی افشاگری میکنند نمیتوان اثری از تحلیل و یا اثری از گرایش شناخت گفتگوگرانه در آنها یافت. در بهترین حالت تنها با اشاره ای ضمنی و بدون توضیح و بدون نمایاندن خطاهای رخداده در رفتار و گفتار نیروهای فعال ترکمنهای منطقه ترکمنصحرا از جمله رهبران مطرح آن، با اشاره ای کوتاه بر اشتباهات فاعلان مورد نظر قلمها هیچ تحلیل و یا هیچ نما و نمودی از پایه های فکری آن اشتباهات مطرح شده دیده نمیشود.!

ما عادت کرده ایم که ضعفها و ناتوانیهای فردی و گروهی خودمان را با خطاها و اشتباهات دیگران بپوشانیم تا از آن طریق خود را بری از هرنوع خطا و اشتباهی نشان داده باشیم.

اینکه در هر تلاش و هر رویکرد فکری و سیاسی بروز خطاها و اشتباهات امری پذیرفتنی میباشند، اما مهمترین بخش این پذیرش آموختن و تلاش در علت یابی و شناخت آن میباشند. ما میتوانیم ساعتها، ماهها و سالها صحبت از خطا و یا اشتباهات بکنیم که متاسفانه این امرسلسه وار تکرار شده و میشود. بطوریکه تبدیل به فرهنگ نوشتاری و تحلیلی بخش قابل توجه ای از دوستان شده است. اما ساخت و بافت ما نیروهای ترکمن حاضر چه در عرصه فکری و چه در عرصه اجماع گرایی سیاسی همگی نشان از ضعفی جدی و در حوزه هایی دردناک می شوند.!

اگر امروز ما بخواهیم پیرامون جنبش حق طلبی سالهای اول انقلاب وارد گفتگو بشویم بهتر است ابتدا از ساخت و بافت فکری خودمان که نه با اغراق و نه با اغماظ بلکه در شکل و محتوایی واقعی و حقیقی تصویری روشن و حقیقی بدهیم تا بتوانیم آنرا مورد بررسی و ارزیابی عادلانه ای قرار بدهیم. زیرا تحلیل و بررسی یک واقعه تاریخی جدا از مؤلفه های زمانی آن ایجادگر تضادهایی در برداشتها و بازگوییها میشوند که متاسفانه این همان مشکلی است که امروز دامنگیر پرداختهای بسیار زیادی از دوستان شده و میشود.

در مرحله دیگر باید ارزیابی نمود که با آن کیفیت نیروها توان حمل و عهده دار شدن چه مسیولیتهایی در منطقه داشته ایم؟ برای پاسخگویی به این سوال کافیست به مجموعه تقریبا ۳۵ سال فعالیتهایمان درخارج نظری کوتاه بیاندازیم تا ببینیم از چه کارنامه ای برخورداریم؟ تا بحال نتوانستیم زیر یک سندی سیاسی بیش از اندک اطرافیانمان یا دوستان قدیمی مان به تفاهم برسیم. تا بامروز نتوانستیم بعنوان یک جمعی سیاسی که برازنده نمایندگی از طرف جامعه ترکمنها باشد ، جمعی که بتواند مقتدرانه بازتابگر مسایل و مشکلات جامعه اتنیکی سیاسی ترکمنها باشد، وارد جنبش بکنیم وارد گفتمانها بشویم. بیهوده نیست که در اسناد بخش بزرگی از نیروهای جنبش سراسری کمرنگترین نام متعلق به ترکمنها میگردد. از همه مهمتر برخورد منفعلانه ترکمنهای داخل در جنبش زن – زندگی – آزادی نیز جدا و بی تاثیر از این ساخت و بافت نیروهای سیاسی آن نیستند و نمیباشند!!

ما دلمان خوش است که در این یا آن ویدیوهای فضای مجازی حضور داریم و یا چندین گروه با نامهای مختلفی داریم که یا پشت چراغ قرمزها شکل گرفته اند و یا در پشت تلفنها!

گروههایی که نمیخواهم صحبت از تعداد اعضای آنها بکنم . ما باید با این فرهنگ و با این گرایشهای پراکنده به گفتگو بنشینیم و مسایل را ابتدا جدا از نیرویی خارجی، از درون جامعه خود به بحث و گفتگو و همخوانی بگذاریم، تا جامعه ما ترکمنها با دستی پر و با هدفی روشن شعارهایش معنای واقعی و حقیقی خود را بیابند و همگام با هم وارد گود جنبش و وارد گفتمانهای حقوقی و حق طلبی گردند.

نمیتوان از یکطرف خود را دمکرات نامید ولی از همکاری و همگرایی بازماند. نمیتوان خود را مدافع حقوق بشر نامید ولی بی توجه به حقوق دیگران و حقوق جامعه خود بود.

کیفیت جنبشها و تاریخ با کیفیت رویکردهای فکری و رفتاری ما شکل مییابند.

۲۱٫۰۲٫۲۰۲۳

رشید آهنگری

گفتمان تركمنها