برگردان: محمود شوشتری :
در چرخه مبارزات سالهای اخیر علیرغم بسیجهای میلیونی، ما تنها شاهد موفقیتهای کوچک بودهایم. در این مورد چپ باید به این پرسش ناخوشایند اما لازم پاسخ دهد: چه اشتباهی رخ داده است؟ ؛
معرفی کتاب: اختراع آینده: پسا سرمایهداری و یک دنیای بدون کار.
(خودم دوست داشتم آن را “نقد چپ معاصر” بنامم).
این کتاب در سال ۲۰۱۵ توسط انتشارات کتاب ورسو در لندن منتشر شده است.
نیک سرنیک، آلکس ویلیامز
برگردان: محمود شوشتری
(چند فراز از متن کتاب بهجای یادداشت مترجم)
در چرخه مبارزات سالهای اخیر علیرغم بسیجهای میلیونی، ما تنها شاهد موفقیتهای کوچک بودهایم. در این مورد چپ باید به این پرسش ناخوشایند اما لازم پاسخ دهد: چه اشتباهی رخ داده است؟
باور به آینده در طی سالهای زیادی از قرن بیستم رؤیای چپ بود. آن آینده رؤیایی ما کجا رفت؟ در آن سالها افق و چشمانداز سیاسی برای چپ، ترکیبی از طیف گستردهای از باور به رهایی بود. این باور اغلب مابازای درهم تنیدگی قدرت سیاسی مردمی و ظرفیت رهاییبخشی بود که در فنآوری دیده میشد. از موعظه و وعده در باره آسودگی خیال در دنیایی نوین گرفته تا کمونیسم کیهانی عصر اتحاد شوروی، از خلسههای نشاطآور فرهنگ آفریقایی که ریشه در طبیعت سیاهپوستان دارد، تا رؤیاهای پسا فمینیستی رادیکال. تصویر و تصور عمومی چپ از جامعه دلخواه آیندهاش بسیار برجستهتر از آن چه که امروز ما گرفتار آن هستیم، بود.
سالها قبل روزا لوکزامبورگ تذکر میدهد از آن جا که بتوارهسازی «نتایج آنی» بجای تغییر شرایط ساختاری در پی حفظ توازن قوای فعلی است، اسیر عملگرایی تو خالی میگردد. تاکتیکها، بدون انتزاع لازم در اندیشه استراتژیک، در نهایت حرکاتی زودگذر هستند. …
سودای چپ این بود که از طریق کنترل سیاسی مردمی فنآوریهای نوین، با رویکرد اجتماعی قادر خواهد بود دنیای خود را در راستای بهتر شدن هدایت کند.
در شرایط کنونی، [زمینههای مادی] آن رویاها در سطح و شکلی، دستیافتنیتر از هر زمان دیگر بنظر میرسند. زیرساختهای فنآوری قرن بیست و یکم تولید کننده فرصتهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان به هر شکل [مطلوب] از نظام سیاسی و اقتصادی، متفاوت با نظم موجود، دست یافت. امروز ماشین آلات در حال انجام وظایفی هستند که یک دهه پیش غیرقابل تصور بودند. اینترنت و رسانههای اجتماعی به صدای میلیونها انسانی که پیش از این [صدای آنها] شنیده نمیشد، تبدیل شدهاند و رسیدن به دموکراسی مشارکتی گلوبال را بلحاظ امکانات از هر زمان دیگری نزدیکتر کردهاند. طراحی از طریق نوآوری و ابتکارات تودهای، افزایش فضا برای خلاقیت از طریق لغو انحصار و چاپ سه بعدی همگی نوید دهنده دنیایی هستند [که در آن] که میتوان بر معضل کمبود بسیاری از تولیدات غلبه کرد. اشکال نوین الگوها و کارکردهای رایانهای قادر اند برنامههای اقتصادی را بهبود و جان تازهای بخشیده و بشکلی بیسابقه به ما امکان دهند که اقتصادها را هوشمندانه هدایت کنیم. جدیدترین موج اتوماسیون خلق کننده فرصت برای حذف همیشگی طیف وسیعی از مشاغل خسته کننده و آزاردهنده هستند. فناوریهای انرژی پاک روشهای تولید تقریباً بینظیر و نامحدود انواع انرژی مناسب محیط زیست را امکان پذیر میسازند. فنآوری پزشکی جدید نه تنها زندگی طولانیتر و سالمتری را امکان پذیر میکند، بلکه تجربه کردن شکل جدید جنسیت و هویت جنسی را ممکن میسازند.
بسیاری از مطالبات کلاسیک چپ – کار کمتر، پایان دادن به کمبودها، دموکراسی اقتصادی، تولید کالاهای مفید اجتماعی و رهایی بشریت – امروزه بلحاظ مادی از هر مقطع تاریخی دیگر بیشتر قابل دستیابی اند.
با این حال، علیرغم وجود همه این زرق و برق دوران فنآوری کنونی، ما کماکان اسیر مجموعهای از روابط اجتماعی قدیمی و منسوخ شده هستیم و همچنان به کار در طی ساعتهای طولانی، ایاب و ذهاب بیشتر، برای انجام کارهایی که به طور فزایندهای بی معنی اند، ادامه میدهیم. مشاغل ما ناامنتر شدهاند، دستمزدها راکد مانده، و بدهیهای ما بیش از حد شدهاند. تلاش شبانهروزی ما معطوف رسیدن به اهداف زندگی روزمره؛ آوردن غذا روی سفره، پرداختن اجاره یا بهره وام، و یا تغییر شغل، دل نگران حقوق بازنشستگی و تلاش برای یافتن مهد کودک مقرون بهصرفه و مناسب مراقبت از کودکان است. اتوماسیون، بیکاری و رکود دستمزد و ویرانی طبقه متوسط را به ارمغان آورده، در حالی که ارقام سود شرکتها به رکورد نجومی جدیدی افزایش یافته است. آن آینده درخشانِ بهتر بر اثر فشارهای مخرب و فزاینده این دنیای پُر مشقت زیر پا له شده و بهفراموش سپرده شده است. هر روز صبح بدون کمترین تغییر، همچون روزهای قبل، خسته، دلواپس، مضطرب و ناامید سرکار بازمیگردیم.
در مقیاس این سیاره خاکی، جریان امور حتی از این نامیمونتر بنظر میرسند. ویرانی شرایط اقلیمی در مقیاس گلوبال بدون کمترین پیشرفتی کماکان ادامه دارد، رکود حاصل از بحرانهای اقتصادی این فرصت را برای دولتها فراهم آورده که با ترفند پاسخگویی به رکود، به مارپیچ کُشنده سیاست ریاضتکشی تن دهند. ما مردم خود را در کنترل و گریز حاصل از نوسانات، تنشها و آسیبهای ناشی از قدرتهای اقتصادی، اجتماعی و تغییرات اقلیمی ناتوان احساس میکنیم.
امّا، چگونه باید این شرایط را تغییر داد؟ چنین بنظر میرسد که مجموعه نظامهای سیاسی پیرامونی ما که در طول صد سال گذشته حاکم بودهاند، دیگر قادر به ایجاد نوعی از تغییر واقعی و ملموس نیستند. در مقابل ما را ناچار به تن دادن به چرخه پایان ناپذیری از نکبت و بیچارگی کردهاند. دموکراسی انتخابی بگونه قابل توجهای وضعیت اسفناکی پیدا کرده است. مضمون کارکرد احزاب سیاسی طیف مرکز – چپ بتدریج ضعیف گشته و مشروعیت مردمی آنها از درون تهی شده است. لاشه آنها سوار بر وسیله نقلیهای است که تلوتلو خوران در پی دست یافتن به هدف جاهطلبانه اصلیاشان که همانا شرکت و یا رسیدن به قدرت سیاسی، در حرکت است. شکوفایی و برآمدهای جنبشهای رادیکال، اگرچه دلگرم کننده اند، امّا بسرعت یا فرسوده میشوند و یا این که بواسطه سرکوب خشن خاموش میگردند. جنبش کار سازمانیافته شاهد جدا افتادگی و تکه پاره شدن نظاممند (سیستماتیک) قدرت خود است و دیگر خود را ناتوان از پاسخگویی به نیازها میبیند. کارکرداش در حد یک قد و قواره مقاومت عاجزانه تقلیل یافته است.
بهموازات این رویدادها، اکنون مضمون سیاست تهی از هرگونه نظریه و ایده جدید رها شده است. نئولیبرالیسم در طی چند دهه گذشته تفوق داشته و حضور و هستی سوسیال دموکراسی نیز عمدتاً به مقولهای نُستالژیک تبدیل شده است. امر سیاست در رویارویی با برآمد و نیرو و شتاب گرفتن بحرانها، بیرنگ و عقب نشینی میکند. در شرایط این فلج و ناتوانی اندیشه سیاسی، آینده منتفی شده و معنای خود را از دست داده است.
موضوع اصلی این کتاب پاسخگویی به این پرسشها است: چرا و چگونه ما به اینجا رسیدیم؟ و حال چگونه باید ادامه داد؟ پاسخ ما: [علت آن] تن دادن به نظریهای که ما آن را “سیاست مردمی” مینامیم، است. در این بحث ما نوعی آسیبشناسی را ارائه میدهیم که چگونه و چرا ما پتانسیل ساختن یک آینده بهتر را از دست دادیم.
چرخه اخیر مبارزات – از مبارزات ضد جهانی شدن تا جنبش ضد جنگ و تا اشغال والاستریت – متأثر از تفکر سیاست مردمی، اسیر طلسمگرایی و تقدس مبارزات محلی، کُنشهای بلاواسطه و عاجل، جنبشهای گذرا و کم دامنه و دیگر انواع و اقسام رفتارهای سیاسی مرتبط به این مرامهای خاص بوده. به جای تکیه بر کار سخت جهت تحکیم و گسترش دستآوردها، این شکل از سیاست و مبارزه پیشه شده است که تکیه و تأکید اش معطوف به برپایی سنگرهایی بمنظور مقاومت در برابر دستاندازی و تجاوز نئولیبرالیسم جهانی است. [مضمون] این کُنشگری سیاستی تدافعی بود که در عمل ناتوان از بیان صریح اهداف خود بوده و نتوانسته ایده ساختن یک دنیای بهتر نوین را بشارت دهد. تکیه بر رویکردهای سیاست مردمی برای هر نوع جنبشی که هدفاش رهایی از نئولیبرالیسم و ساختن دنیایی بهتر است، کافی نیست.
این کتاب در برابر این تفکر و کارکرد سیاسی، یک سیاست آلترناتیو را مطرح میکند – سیاست بدیلی که سودای بدست گرفتن کنترل آینده ما و جاهطلبی لازم برای برپایی دنیایی مدرنتر از آن چه که سرمایهداری اجازه میدهد را در سر دارد. ظرفیتهای اتوپیایی ذاتی نهفته در فنآوری قرن بیست و یکم نمیتوانند محدود به تخیل سرمایهداری باقی بمانند. این ظرفیتها باید با یک گزینه جایگزین جاهطلب چپ آزاد شوند.
نئولیبرالیسم شکست خورده است، سوسیالدموکراسی نیز به امری ناممکن تبدیل شده، و تنها یک گزینه آلترناتیو میتواند سعادت و رستگاری گلوبال را متحقق کند. فرموله کردن، بیان صریح و دستیابی به یک دنیای بهتر وظیفه بنیادی چپ امروز است.
درباره نویسندگان کتاب:
نیک سرنیک نویسنده و آکادمیسین کانادایی است. در حال حاضر مدرس کالج سلطنتی است. وی دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی در رشته تئوری فلسفه سیاسی شتاب گرایی معاصر در سرمایهداری، اقتصاد دیجیتالی و اقتصاد پسا کمبود است. او همچنین دکترای خود را در زمینه فلسفه سیاسی از مدرسه اقتصاد لندن در سال ۲۰۱۳ اخذ کرده است. تز او در مورد “نمایه پیچیدگی: عناصر سازنده سیاستهای بینالمللی” بوده.
آلکس ویلیامز نویسنده و همکار او در تحریر و تدوین این کتاب بوده.
متن کامل کتاب را میتوان از لینک زیر دانلود کنید.
ترجمه-کتاب-«اختراع-آینده»-متن-کامل
محمود شوشتری
مارس ۲۰۲۰
پست الکترونیکی:
babak.m.a@hotmail.com