حقوق بشر

فرازهایی از ۸۲ روز قیام سراسری ایرانیان

خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر، در گزارشی تفصیلی، خیزش سراسری ایرانیان را که پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران آغاز شد، تشریح کرد.
بر اساس این گزارش، اعتراض‌های مردمی اگرچه با قتل حکومتی مهسا امینی آغاز شد، به آن محدود نماند و به‌سرعت، تمام ارکان و پایه‌های ایدئولوژیک حکومت را نشانه گرفت، به‌ طوری‌ که در حد فاصل ۲۶ شهریور تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱ مردم، دانش‌آموزان و دانشجویان در ۳۱ استان، ۱۶۰ شهر و ۱۴۳ مرکز دانشگاهی با شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» در مخالفت با عملکرد، قوانین و ساختار جمهوری اسلامی ایران، تجمع اعتراضی برگزار کردند.
حکومت نیز از همان ابتدا بنا را بر سرکوب شدید معترضان گذاشت و نیروهای یگان ویژه پلیس، سپاه پاسداران و بسیج با استفاده از انواع وسایل سرکوب مانند گاز اشک‌آور، گلوله‌های ساچمه‌ای و سلاح‌های جنگی به معترضان حمله کردند.
گزارش هرانا از کشته شدن ۴۸۱ شهروند معترض از جمله ۶۸ کودک در جریان اعتراض‌ها حکایت دارد. همچنین، برآوردها نشان می‌دهد که بالغ‌ بر ۱۸ هزار نفر تاکنون دستگیر شده‌اند که ۶۰۵ تن آنان دانشجو و ۶۱ نفر کارکنان رسانه‌اند.
همچنین، در فاصله ۸۲ روز، بالغ‌ بر ۵۴۰ تجمع اعتراضی در ۱۶۰ شهر ایران برپا شد. این آمار تنها تجمع‌هایی را شامل می‌شود که جمعیت معترضان در آن بیش از ۳۰ نفر بوده‌اند. همچنین، دانشجویان در ۱۴۳ مرکز دانشگاهی ایران نیز در همین بازه زمانی ۶۱۵ تجمع دانشجویی در دانشگاه‌ها برگزار کرده‌اند.
یکی از مهم‌ترین وجوه تمایز خیزش سراسری اخیر ایرانیان، اعتراض‌ها و شعارهای شبانه مردم در شهرهای مختلف است؛ در پی حضور وسیع نیروهای امنیتی در خیابان‌ها، سرکوب شدید و بازداشت‌های گسترده، شهروندان معترض به خلق شیوه‌های گوناگون و تازه‌ای از اعتراض روی آوردند.
از عمده‌ترین و پرتعدادترین این روش‌ها می‌توان به سر دادن «شعارهای شبانه» از پشت پنجره منازل و پشت‌بام‌ها و تجمع در محوطه مجتمع‌های مسکونی اشاره کرد که با نقش محوری زنان صورت گرفت. همخوانی ترانه «برای…» اثر شروین حاجی‌پور، در نیمه‌شب‌ها و تجمع شبانه در محوطه خوابگاه‌های دانشجویی از دیگر اشکال ابتکاری اعتراض‌های شبانه بود. با این حال، نیروهای امنیتی با حضور در محلات و ایجاد رعب و وحشت بین معترضان سعی در سرکوب شعاردهندگان داشتند.
اعتصاب سراسری
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که قیام «زن‌، زندگی، آزادی» را از اعتراض‌های پیشین متمایز می‌کند، مشارکت بازار، اصناف و کارگران است. هرانا می‌گوید اعتصاب بازاریان بیشتر در مناطق شمال غربی کشور و جنوب شرقی کشور متمرکز بوده است، هر چند بخش‌هایی از بازار تهران نیز به‌عنوان قلب عرضه و توزیع در ایران علی‌رغم نفوذ زیاد حکومت شاهد اعتصاب بود.
برمبنای این گزارش، در مجموع بازاریان و کسبه در ۵۳ شهر ایران برای ۱۶۳ مرتبه دست به اعتصاب زدند و کسب‌وکارشان را تعطیل کردند. مکان‌های تحصیلی و شغلی در مدت ۸۲ روز، با ۱۱۰ مرتبه تجمع در محل کار یا تحصیل در ۳۳ شهر اعتصاب کردند و همین‌طور، ۱۴ شهر در محیط تحصیل یا کار برای ۴۳ مرتبه دست به اعتراض زدند.
کارگران کارخانه‌ها از جمله کارگران پروژه‌ای نفت در عسلویه، کارگران شرکت پالایش نفت آبادان، ذوب‌آهن اصفهان، شرکت تولید لاستیک ایران تایر، برخی از رانندگان کامیون، معلمان و وکلا نیز از جمله مشاغلی بودن که با تجمع یا دست کشیدن از کار همراهی خود را با خیزش سراسری نشان دادند.
حکومت ایران برای شکستن اعتصاب‌ها یا جلوگیری از آن اقدام‌هایی انجام داد؛ از جمله شورای سازماندهی اعتراض‌های کارگران پیمانی نفت از بازداشت بیش از ۲۵۰ کارگر در روزهای اعتصاب در ۱۸، ۱۹ و ۲۰ مهرماه خبر داد. پرداخت معوقات مزدی رانندگان و بازنشستگان و حمله به تجمع وکلا از دیگر اقدام‌هایی بود که برای پایان دادن یا ممانعت از اعتصاب از طرف حکومت صورت گرفت. علی‌رغم تمام فشارهای وارده اصناف، بازار، کارگران و همینطور برخی کارکنان دولتی با اقدام‌های فردی از جمله استعفا نشان دادند که این اعتراض‌ها فراتر از مطالبات یک قشر یا گروه است.
اختلال شدید در اینترنت و فیلتر رسانه‌های اجتماعی
حکومت ایران برای سرکوب اعتراض‌های مردمی، در خیزش سراسری اخیر نیز به روش‌های پیشین متوسل شد و با ایجاد اختلال شدید در اینترنت و فیلتر پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام و واتس‌اپ تلاش کرد، دسترسی مردم را به اطلاعات، محدود و شعله اعتراض‌ها را خاموش کند. براساس گزارش هرانا، قطع ارتباطات و ایجاد اختلال در اینترنت در کردستان و دیگر کانون‌های اعتراضی از ۲۹ شهریور به اوج رسید. شماری از شهرهای کشور نیز در ساعت‌های ۱۲ ظهر تا ۱۶ عصر با کاهش سرعت اینترنت مواجه شدند و پس از آن هم، محدودیت‌ها و کاهش سرعت اینترنت تا ساعت ۲۴ ادامه یافت به‌ طوری‌که برخی کاربران از قطع کامل اینترنت تلفن همراه و کاهش شدید سرعت اینترنت خانگی در این ساعت‌ها خبر دادند.
همچنین علاوه بر واتس‌اپ و اینستاگرام، پلتفرم‌هایی چون اسکایپ، اپ‌استور، گوگل‌پلی، کلش‌آوکلنز، لینکدین و وایبر هم فیلتر شدند. محدودیت‌ها تا آنجا برای مردم دردسر درست کرد که منابع خبری به نقل از فعالان حوزه فناوری دیجیتال از افزایش سه هزار درصدی تقاضا برای خرید و دانلود فیلترشکن خبر دادند.
پس‌ از آنکه ایلان ماسک، مالک شرکت استارلینک، نیز وعده اینترنت ماهواره به ایرانیان را داد، جمهوری اسلامی ایران سایت او را در کشور فیلتر کرد. همچنین، شبکه مخابراتی همراه‌ اول، پیام‌های حاوی نام مهسا امینی را بلاک کرد. از سوی دیگر، مشخص شد که دولت ایران با ارسال پارازیت، ایجاد اخلال در پخش کانال‌های ماهواره‌ای را در برنامه دارد. شرکت فرانسوی یوتل‌ست روز ۱۴ مهر، در بیانیه‌ای اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران روی دو ماهواره آن پارازیت می‌فرستد.
رخدادهای مهم خیزش سراسری ایرانیان
نزدیک به سه ماه خیزش سراسری ایرانیان علیه حکومت، فراز و فرودها و رخدادهای برجسته‌ای داشت، به‌ طوری‌ که تقریبا هر روز یک یا چندین خبر مهم در ارتباط با قیام مردمی فراگیر شد.
واقعه حمله به دانشگاه صنعتی شریف، آتش‌سوزی زندان اوین، کشتار مردم در جمعه خونین زاهدان، حضور هزاران نفری ایرانیان خارج از کشور در راهپیمایی برلین، ماجرای کشته شدن اسرا پناهی، دانش‌آموز اردبیلی، مراسم چهلم مهسا امینی و حدیث نجفی و حمله نیروهای امنیتی به پزشکان تنها برخی از این اتفاق‌های مهم و خبرساز است.
حمله به دانشگاه صنعتی شریف
روز یکشنبه ۱۰ مهرماه، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با وجود جو شدید امنیتی، تجمع اعتراضی برگزار کردند و در محوطه دانشگاه شعارهایی مانند «دانشگاه امنیتی نمی‌خوابم نمی‌خوایم»، «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد» و «ننگ ما، ننگ ما، بسیج الدنگ ما» سر دادند.
پس از آن نیروهای امنیتی «لباس شخصی» و «بسیج» به دانشجویان شریف حمله‌ور شدند و درهای ورودی دانشگاه را بستند و شماری از دانشجویان را با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای مصدوم کردند. با شدت گرفتن خشونت‌ها، دانشجویان با تصمیم حراست و روسای دانشگاه برای خروج به پارکینگ دانشگاه هدایت شدند اما نیروهای امنیتی آنان را محاصره و ۳۰ تا ۴۰ تن را بازداشت کردند.
تصاویر رفتار خشونت‌آمیز با دانشجویان و سرکوب آنان به سرعت در رسانه‌های اجتماعی فراگیر شد و دانشجویان از مردم درخواست کمک کردند. جمعی از شهروندان به منظور حمایت، مقابل این دانشگاه حاضر شدند اما آنان نیز از شلیک گاز اشک‌آور در امان نماندند. حضور پرشمار شهروندان در خیابان‌های منتهی به دانشگاه شریف باعث ترافیک سنگین خودروها در خیابان آزادی در تقاطع بزرگراه «یادگار امام» در ساعات اولیه بامداد شد. با بالا گرفتن بحران در آن شب، محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در این دانشگاه حاضر شد. او دانشجویان معترض را «به هدر دادن بیت‌المال متهم کرد» و گفت: «قانون را رعایت نکنید باید هزینه اش را بدهید، تعارف هم نداریم».
حمله به دانشگاه صنعتی شریف، به عنوان یکی از معتبرترین دانشگاه‌های ایران واکنش‌های متعدد داخلی و خارجی را در پی داشت. اتحادیه انجمن‌های علمی علوم اجتماعی کشور، بیش از ۲۶۵ نفر از اساتید دانشگاه‌های مختلف ایران، پنج برنده جایزه علمی نوبل و ۳۰۰ تن از اساتید دانشگاه‌های برتر آمریکا با صدور بیانیه‌هایی جداگانه حملات به دانشگاه شریف را محکوم و خواستار آزادی فوری دانشجویان بازداشتی شدند.
ماجرای جان ‌باختن اسرا پناهی، دانش‌آموز اردبیلی
اسرا پناهی خانقاه، روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱، در بیمارستان «امام خمینی» اردبیل جان باخت. پیکر این دانش‌آموز ۱۵ ساله روز جمعه ۲۲ مهرماه، در جوی فوق امنیتی در آرامستان ججین اردبیل به خاک سپرده شد.
از همان ابتدا روایت‌های ضدونقیضی در خصوص دلایل مرگ این دانش‌آموز از سوی رسانه‌ها مطرح شد. درحالی‌که منابع محلی خبر داده بودند که اسرا پناهی در مدرسه و در رابطه با خیزش سراسری کشته شده است، حکومت ایران با انتشار گزارش‌هایی ضمن تکذیب این خبر مدعی شد که اسرا پناهی در زمان حادثه در مدرسه حضور نداشته و به دلیل «بیماری زمینه‌ای قبلی» جان باخته است. با این حال روز جمعه ۲۲ مهرماه، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: «در تاریخ ۲۱ مهرماه، نیروهای لباس شخصی به دبیرستان شاهد اردبیل حمله کردند و در این حمله تعدادی دانش‌آموز بازداشت و یک دانش‌آموز به نام اسرا پناهی جان باخت».
علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، با انتشار یادداشتی در اینستاگرام شخصی خود بر صحت گزارش‌ها درباره‌ جان باختن این دانش‌آموز اردبیلی در پی ورود نیروهای امنیتی به دبیرستان شاهد تاکید کرد.
از ابتدای آغاز قیام مردمی به مرگ مهسا امینی، اردبیل نیز یکی از شهرهایی بود که اعتراض‌ها در آن شکل گرفت، اما پس از انتشار خبر مرگ اسرا پناهی، اعتراض‌ها در این شهر افزایشی چشمگیر یافت. از ۲۳ مهرماه، اردبیل صحنه تجمعات خیابانی گسترده در اعتراض به مرگ اسرا پناهی و برخورد شدید نیروهای امنیتی شد؛ اعتراض‌هایی که دست‌کم بازداشت ده‌ها تن از شهروندان معترض این شهر را در پی داشت.
واقعه آتش‌سوزی مبهم در زندان اوین
از ۲۳ مهرماه و در گیرودار قیام مردمی در ایران، زندان اوین به عنوان بزرگ‌ترین زندانِ زندانیان سیاسی و جرایم مرتبط با «امنیت ملی» در ایران، فضایی فوق امنیتی، ملتهب و مبهم ناشی از آتش‌سوزی، اعتراض، درگیری و بی‌خبری را تجربه کرد.
ساعت ۱۹ روز شنبه ۲۳ مهرماه اولین نشانه‌های التهاب در بندهای ۷ و ۸ زندان اوین گزارش و سپس تلفن‌های زندان از دسترس زندانیان خارج شد. هم‌زمان با شروع درگیری‌ها، تمامی بخش‌های دیگر زندان به حالت آماده‌باش درآمد و برنامه عادی بندهای دیگر زندان هم لغو شد. از ساعت حدود ۹ شب شعله‌های آتش مهیب بر فراز این زندان مشاهده شد و صدای تیراندازی ممتد و انفجار از داخل زندان به گوش رسید. ویدئوهای شهروند-خبرنگاران مجاور اوین که حاکی از آتش‌سوزی، چند انفجار و صدای شلیک ممتد در زندان اوین بود، به سرعت در رسانه‌های اجتماعی فراگیر شد. شمار زیادی از خانواده‌های نگران و شهروندان معترض با سر دادن شعارهای اعتراضی در اطراف این زندان حضور پیدا کردند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند.
قوه قضاییه از کشته شدن ۸۸ زندانی «جرایم عمومی» و مصدومیت ۶۱ نفر دیگر به دلیل «استنشاق دود» خبر داده است. با این حال و با گذشت چند هفته همچنان از وضعیت شماری از زندانیان این زندان اطلاعی در دست نیست.
اولین زن ملی‌پوش ایرانی بدون حجاب اجباری
الناز رکابی، ورزشکار زن ۳۳ ساله ملی‌پوش، همزمان با خیزش سراسری در فینال مسابقات قهرمانی سنگ‌نوردی آسیا در کره جنوبی طی یک اقدام بی‌سابقه و برای اولین بار در رقابت‌ها بدون حجاب اجباری حضور یافت و به مقام چهارم رسید.
تصاویر رقابت بدون حجاب اجباری او به صورت گسترده در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد و این اقدام تحسین و حمایت بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور را به‌ دنبال داشت. او پیش‌تر و حدود شش سال پیش در مصاحبه‌ای با یورونیوز حجاب را عاملی بازدارنده خوانده و گفته بود که حجاب برای زنان ورزشکار هنگام کوهنوردی می‌تواند چالش‌های فیزیکی بیشتری ایجاد کند.
پیوستن دانش‌آموزان به قیام مردمی
با تداوم قیام مردمی و برپایی تجمع و اعتصاب در ده‌ها دانشگاه‌ کشور، در پدیده‌ای بی‌سابقه در چهار دهه عمر جمهوری اسلامی، دانش‌آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی اعم از ابتدایی و دبیرستان نیز به اشکال مختلف اعتراض خود را نشان دادند. از هفته سوم پس از جان ‌باختن مهسا امینی، اخبار متعدد پیوستن دانش آموزان به اعتراض‌ها و انتشار عکس‌ها و ویدئوهای مربوطه از مدارس (بیشتر دخترانه)، ابعاد تازه‌ای به وقایع اضافه کرد.
دانش‌آموزان «دهه هشتادی‌» و حتی «دهه نودی‌» در شهرهای مختلف با شعارنویسی روی تخته‌های کلاس، پایین کشیدن عکس رهبر فعلی و سابق جمهوری اسلامی و پاره کردن تصاویر آن‌ها از صفحات اول کتب درسی، درآوردن مقنعه و در برخی موارد آتش زدنشان، تحصن و حاضر نشدن سر کلاس و یا خواندن سرودهای اعتراضی و سردادن شعار در فضاهای داخلی مدرسه و خیابان‌های اطراف، مدرسه را به مکانی اعتراضی تبدیل کردند.
از جمله موارد متعدد اعتراض دانش آموزان که خبرساز شد، می‌توان به اقدام اعتراضی دانش‌آموزان دختر مدرسه‌ای در کرج اشاره کرد که با تجمع و سردادن شعار یکی از مسئولان آموزش‌وپرورش منطقه را از مدرسه بیرون کردند. همچنین به گواه ویدئوی دیگری دانش‌آموزان دختر مدرسه‌ای با درآوردن مقنعه‌های خود و سردادن شعارهای اعتراضی مانع سخنرانی فردی که گفته می‌شد از اعضای «بسیج» است، شدند.
اعتراض‌های دانش‌آموزان، بازداشت ده‌ها کودک و بالا گرفتن درگیری‌ها بین والدین و مسئولان مدرسه را در پی داشت. مسئولان وزارت آموزش‌وپرورش نیز از انتقال دانش آموزان بازداشتی به کانون‌های اصلاح و تربیت خبر دادند. در مواردی هم نیروهای امنیتی به مدارس وارد شدند و اعتراض‌های دانش‌آموزان را به خشونت کشیدند.
در یک مورد گزارش‌ها حاکی بود که دانش‌آموزان هنرستان صدر در خیابان کارون تهران به بهانه‌ی تفتیش‌ بدنی در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و والدین نگران که اجازه ورود به داخل مدرسه را پیدا نکرده بودند، در مقابل مدرسه دست به تجمع اعتراضی زدند. ورود نیروهای امنیتی و متعاقب آن آمبولانس به این هنرستان دخترانه مسجل شده است. مسئولان آموزش‌وپرورش مدعی شدند که حضور نیروهای اورژانس در محل به دلیل «افت فشار» تعدادی از دانش آموزان بود.
ادعای نهادهای اطلاعاتی درباره خبرنگاران محبوس
در روز جمعه ۶ آبان ماه ۱۴۰۱، «وزارت اطلاعات» و «سازمان اطلاعات سپاه» به عنوان مهم‌ترین نهادهای اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی، در بیانیه‌ای مشترک دولت‌های خارجی را به «هدایت» اعتراض‌ها متهم کردند. وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه نگرانی‌ها از فیلترینگ و اقدامات جهانی در خصوص دسترسی آزاد به اینترنت در ایران را «دروغ» خواندند و فراهم کردن شرایط جهت استفاده از اینترنت ماهواره‌ای استارلینک را «گسترش دیکتاتوری اینترنتی آمریکا» نامیدند و مدعی شدند که تجهیزات استارلینک به شکل غیرقانونی وارد ایران شده است. این دو نهاد، شرکت متا (شرکت مادر فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ) را هم مورد نقد قرار دادند و ادعا کردند که این شرکت «با اقداماتی از قبیل دست‌کاری عمدی الگوریتم‌های هوش مصنوعی باعث شد اخبار جعلی، موارد نفرت‌افکنی و اقدام‌های خشونت‌آمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به صورت هدفمند منتشر شود».
مهم‌ترین نهادهای اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی از نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو خبرنگار محبوس را که در پوشش اخبار مربوط به جان باختن مهسا امینی فعال بودند، «آموزش‌دیدگان دوره‌های رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی» نامیدند.
پرونده‌سازی‌های امنیتی برای معترضان
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی حکومت در همکاری کامل با قوه قضاییه، پرونده‌سازی‌های امنیتی برای معترضان را از همان روزهای آغاز اعتراض‌ها آغاز کردند. روز شنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۱، مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد که دست‌کم یک هزار کیفرخواست بازداشت‌شدگان اعتراض‌ها در استان‌های مختلف اعم از کرمان، سمنان، زنجان، خوزستان، قزوین، کردستان، تهران و البرز صادر شد. این آمار در روزهای بعد نیز افزایش یافت.
تا هشتادمین روز خیزش سراسری، دست‌کم ۱۲ تن از متهمان به اتهاماتی از جمله محاربه و افساد فی‌الارض توسط دادگاه‌های انقلاب به اعدام محکوم شده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌ای از خطر صدور حکم اعدام برای ۲۸ بازداشت شده حوادث اخیر اظهار نگرانی کرده است.
از کردستان تا بلوچستان
هرچند که خیزش سراسری اخیر تمام استان‌های کشور را در برگرفت اما در دو نقطه کشور یعنی کردستان و بلوچستان از تفاوت‌های بارزی برخوردار بود؛ منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان که به خاطر بافت جمعیتی آن بلوچستان خوانده می‌شود پس از برگزاری نماز جمعه در تاریخ هشتم مهرماه و به خیابان آمدن معترضان، صحنه شدیدترین سرکوب در طی اعتراض‌های اخیر بود به‌ طوری‌ که فقط در همان روز بیش از ۹۰ نفر از شهروندان بلوچ کشته شدند. شدت کشتار شهروندان باعث شد تا به‌طور متناوب در هر جمعه شهرهای این منطقه شاهد اعتراض‌های خونین باشد.
منطقه دیگر، مناطق جنوبی استان آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بود که به خاطر بافت جمعیتی آن به مناطق کردنشین معروف است. این مناطق به‌خصوص شهرهای مهاباد، بوکان و جوانرود شاهد خونین‌ترین اعتراض‌ها در مناطق غربی و شمال غربی کشور بودند به‌طوری‌که نماینده شهر مهاباد در مجلس شورای اسلامی در سخنان خود در ۶ آذرماه گفت آمار غیررسمی از کشته شدن دست‌کم ۱۰۵ نفر در مناطق کردنشین حکایت دارد. سطح سرکوب در این مناطق که با بمباران مقر احزاب اپوزیسیون کرد در خاک اقلیم کردستان عراق همراه بود، از جمله جلوه‌های خشونت تمام‌عیار در این قیام مردمی بود.
ویژگی مشترک دو منطقه کردستان و بلوچستان، سکونتگاه پیروان اهل سنت، غیر فارس (کرد و بلوچ) بودن، عدم توسعه‌یافتگی اقتصادی و میزان نارضایتی تاریخی فراوان آنان به دلیل تبعیض‌های جاری است.
استفاده از سلاح‌های جنگی علیه مردم معترض
در خیزش سراسری اخیر، بیش از اعتراض‌های پیشین، نیروهای یگان ویژه فرماندهی انتظامی (فراجا) حضور داشتند اما در کنار آنان، حضور اعضای گردان‌های امنیتی امام علی و یگان ویژه فاتحین که وابسته به نیروی مقاومت بسیج و در نهایت تحت فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران است، چشمگیر بود به‌طوری‌که این نیروها عمده‌ترین نقش را در سرکوب معترضان غیرمسلح ایفا کردند. شواهد و اطلاعات زیادی در مورد دخالت نیروهای بسیج دانشجویی در سرکوب معترضان، به‌ویژه در دانشگاه‌ها وجود دارد.
در جریان اعتراض‌های سراسری، علاوه بر کشته‌شدگان، شمار زیادی از شهروندان در سرتاسر کشور به اشکال مختلفی مصدوم شدند. بنا بر گزارش‌ها، این مصدومیت‌ها ناشی از ضرب و شتم با باتوم، شوکر الکتریکی و یا در نتیجه استفاده از سلاح‌هایی چون اسپری فلفل، گاز اشک‌آور، تفنگ‌های ساچمه‌زن یا گلوله‌های پلاستیکی و در مواردی هم سلاح‌های جنگی، به‌خصوص اسلحه کمری بوده است.
همچنین گزارش‌های آشکار می‌کند که نیروهای امنیتی برای جابه‌جایی ماموران و تجهیزات خود در سطح شهر، اقدام به استفاده از آمبولانس، اتوبوس‌های شهری و در مواردی ماشین‌های حمل محصولات صنایع غذایی کرده‌اند.
به‌علاوه ارگان‌های نظامی-امنیتی از مدارس نیز به عنوان مقر تجهیزات و آماده‌سازی نیروهای خود استفاده کرده‌اند که همین رویه نیز به بالا رفتن خسارات به اماکن افزوده است. شمار بالایی از تصاویر و ویدئوهای منتشرشده نیز حاکی از استفاده مکرر نیروهای انتظامی قابل‌تشخیص از سلاح کمری برای برخورد با معترضان است.
به‌علاوه بنا به گزارش‌هایی که هرانا دریافت کرده است، طی هفته‌های اخیر صدها تن از معترضان بازداشتی در شرایط نامساعد جسمی و مضروب به زندان‌های قرچک ورامین، تهران بزرگ، وکیل‌آباد مشهد، ایلام، اوین و سایر زندان‌های کشور منتقل شده‌اند.
مهم‌ترین شعارها و ویژگی‌های خیزش سراسری
از دل خیزش سراسری اخیر مردم ایران، علاوه بر شعار محوری «زن‌، زندگی، آزادی» یا «ژن، ژیان، ئازادی»، شعارهای دیگری نیز بیرون آمد که برآمده از مطالبه‌های آزادی‌خواهانه ایرانیان و مخالفت آشکار آنان با تمامی ارکان حکومت به‌خصوص علی خامنه‌ای بود.
علاوه بر شعارهایی که شخص علی خامنه‌ای را نشانه می‌گرفت، شعارهای «ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم»، عدالت، آزادی، پوشش اختیاری»، «کشتن برای روسری تا کی چنین خاک‌برسری»، «می‌جنگیم می‌میریم ایران رو پس می‌گیریم»، «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه، «اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم می شیم» «اوین شده دانشگاه، تهران شده بازداشتگاه» و «آزادی حق ماست، ژینا اسم رمز ماست» به تناوب شنیده شدند.
خیزش سراسری مردم ایران که با قتل حکومتی یک زن جوان به خاطر حجاب اجباری آغاز شد، موجی از واکنش‌ها را در میان سازمان‌های حقوق بشری، مقام‌های کشورهای خارجی و شخصیت‌های مطرح ادبی، فرهنگی، هنری و ورزشی در پی داشت. ده‌ها هنرمند و ورزشکار خارج از ایران با بریدن گیسوان خود با زنان ایران ابراز همبستگی کردند و سیاستمداران و کشورهای خارجی نیز در بیانیه‌های جداگانه و جمعی از حکومت ایران خواستند کشتار و سرکوب معترضان را پایان دهد. پیوستن زنان هنرمند و ورزشکار ایرانی به قیام مردمی و برداشتن حجاب اجباری نیز از مهم‌ترین رخدادهای خیزش سراسری بود که برای حکومت گران تمام شد.
هرانا در جمع‌بندی ۸۲ روز خیزش سراسری ایرانیان، آن را از جنبه‌های مختلفی با دیگر اعتراض‌ها متمایز دانست؛ از جمله اینکه خیزش سراسری اخیر مانند اعتراض‌های پیشین بر اساس مطالبه‌های اقتصادی نبود، اعتراض مردمی حول جان باختن یک زن جوان شکل گرفت، زن بودن، کرد بودن و سنی مذهب بودن مهسا امینی به گروه‌های سرکوب‌شده و تحت تبعیض جنسیتی، اتنیکی، مذهبی منتسب می‌شد. اعتراض یکپارچه جامعه ایرانی نشان داد در مقابل این دسته‌بندی‌های ایدئولوژیک بی‌تفاوت است و کنش مترقی جمعی دارد.
همچنین نسل جوان ایرانی که به گفته مسئولین انتظامی میانگین سنی آنان به ۱۵ سال می‌رسید سهم عمده و مهمی در این اعتراض‌ها داشتند، همبستگی کم‌سابقه‌ای بین ایرانیان داخل و خارج کشور شکل گرفت و از نظر تداوم، این قیام مردمی را می‌توان طولانی‌ترین اعتراض خیابانی پیوسته در عمر حکومت جمهوری اسلامی دانست.
خیزش سراسری ایرانیان که فاقد رهبری و خط دهی بود، نشان داد جامعه ایرانی به‌خصوص نسل جوان در مورد مطالبات حقوق بشری خود مصمم و آگاه است. اقوام ایرانی به خصوص شهروندان کرد و بلوچ که هر دو نیز از پیروان اهل سنت‌اند، در این اعتراض‌ها جایگاه ویژه‌ای داشتند و شاهد خونین‌ترین سرکوب‌ها بودند. در کنار اعتراض‌های خیابانی، نبرد سایبری در دو جبهه موجود پررنگ بود، سایت‌های پرشمار دولتی هک شد و در نهایت همبستگی جهانی، هشتگ مهسا امینی را با رکورد حدود ۲۸۴ میلیون توییت به رتبه اول در تاریخ توییتر تبدیل کرد.
ایندیپندنت فارسی