جامعه

رفراندوم و “حکومت هدایتی”

حمیدرضا جلائی‌پور، جامعه شناس و استاد دانشگاه در یادداشتی برای «صبح ما» نوشت:
در حکومت‌های مبتنی بر «رضایت مردم»، در کنار رای‌گیری در انتخابات، انجام نظرسنجی‌های متنوع و مطبوعات و اجتماعات آزاد اتفاقا انجام رفراندوم (یا همه پرسی از مردم درباره امور عمومی) یک امر عادی و جاری است. در جهان کنونی حکومت دموکراتیکی که آماده انجام رفراندوم نباشد، نمی‌شناسیم. اگر کسی می‌شناسد آدرس بدهد. چون منشا قدرت و اقتدار حکومت کسب «رضایت مردم» است و مراجعه به آرای عمومی یکی از مکانیزم‌های کسب رضایت است.
اما در «حکومت‌های هدایتی» (مثل وضعیت کنونی ایران) در ابتدای تاسیس، حکومت مراجعه به آرای عمومی را لازم دارد ولی وقتی حکومت تاسیس شد و قدرت تثبیت شد، مراجعه به آرای عمومی زیاد اهمیت ندارد. چون مردم در هر موضوعی حقایق را نمی‌دانند و اهل تشخیص نیستند (و اگر پا بدهد چه بسا بتوان بجای جمهوری اسلامی امارت اسلامی تشکیل داد و دیگر نیازی هم به انجام انتخابات مهندسی شده نباشد). لذا وظیفه حکومت این است که از طریق نهادهای انتصابی مردم را راهنمایی و «هدایت» کند.
در «حکومت هدایتی» عقل و قدرت تشخیص اکثریت شهروندان قابل اتکا نیست. حتی مشارکت در تصمیم‌گیری در امور عمومی لازم نیست. لازم نیست مردم رای بدهند و از خطا پس از رای‌دادن درس‌ بگیرند و تربیت سیاسی پیدا کنند و جامعه مدنی را قوی کنند. این کار را نهادهای انتصابی و هدایتی بجای مردم انجام می‌دهند.
توجه داشته باشیم توجیه فوق، توجیه همه حکومت‌های اقتدارگرا در همه جای جهان است و ربطی هم به دین مردم ندارد.
اما نکته مهم این است که در ایران، نیروهای جامعه مدنی بیش از صد و بیست و پنج سال است (از انقلاب مشروطه تا انقلاب ۵۷ از جنبش سبز ۸۸ تا جنبش مهسا ۱۴۰۱) دنبال «حکومت رضایتی» هستند و این پیگیری را رها نکرده و نمی‌کنند. نادیده گرفتن این واقعیت و حق رای مردم در امور عمومی را تخطئه کردن و آن‌ها را ذیصلاح ندانستن (نکته‌ای که در مخالفت صریح با نظر امام خمینی-ره-است) جامعه ایران را همچنان در «وضعیت اعتراضی» نگه می‌‌دارد و این عین بی‌تدبیری «حکمرانی هدایتی» است. تداوم این بی‌تدبیری فرایند توسعه ایران را آهسته کرده و می‌کند و زحمت نیروهای امنیتی را در کنترل جامعه زیاد می‌کند و در هر اعتراض هم صدها نفر مردم ایران و نیروهای امنیتی جان‌ می‌بازند.
اجازه بدهید یک مثال ملموس بزنم. این روزها کثیری از صاحب‌نظران معتقدند مردم ایران “با حجاب”، “شل حجاب” و “بی‌حجاب” هستند و همین مردم در بحث پوشش با هم همزیستی دارند. و کثیری از افراد جامعه مخالف اجبار حجاب از سوی حکومت‌اند. و شایسته می‌دانند این امکانات کنترلی حکومت در موضوع حجاب صرف امور اساسی‌تر کشور شود – در شرایط کنونی در خیابان موبایل در دست مردم امنیت ندارد! ولی “حکومت هدایتی” ادعا می‌کند اتفاقا اکثر مردم با “اجبار حجاب” همراهند. ولی در حکومت رضایتی با مراجعه به آرای مردم و کسب نظرشان درباره “حجاب اجباری” این موضوع را فیصله می‌‌دهند و لازم نیست شهروندان در برابر هم قرار گیرند و منابع عمومی هزینه امور غیرضروری شود.