کد مطلب : 5000
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۶
- بازدید
نازلی تورکمن؛
شعر از:نازلی تورکمن

آفتاب پشت ابر می گرید
وافکاری منجمد حکم می راند
بر مردمانی رنج دیده
در زیر سرنیزه ی قدرت.؛
در سرزمین گلدسته های سبز
در کثرت قدیس های انتصابی
مادری در حسرت نان می سوزد
و کودکی پستان خشک در دهان می نالد
در بلبشوی خشم و هیاهو
در میان دود و خون
انسانی لبریز از فریاد و تاختن
در آتش آتش به اختیاران
در خون خود می غلتد
آفتاب پشت ابر می گرید
وافکاری منجمد حکم می راند
بر مردمانی رنج دیده
در زیر سرنیزه ی قدرت.
باد زوزه می کشد
و در انجماد زمان.
در دیاری تسخیر شده در خلسه ی دیانت
مردانی نزیسته می میرند
و در جامه ای تطهیر شده از شرف
ابلیس همچنان می تازد
نازلی تورکمن
۱۱ اکتبر ۲۰۲۲