کد مطلب : 3566
تاریخ انتشار : یکشنبه 8 مارس 2020 - 22:34
- بازدید

فاطمه شاهمرادی؛

به بهانه ی ۸ مارس

به بهانه ی ۸ مارس
در حقیقت زنان در این روز با انجام تظاهرات ، با تمام زنان در سرتاسر جهان اعلام همبستگی می‌کنند.پیوند روز زنان و صلح در دنیا به معنای آن است که زنان در سراسر دنیا با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند که صرفا مربوط به جنسیت آنان و فارغ از محیط جغرافیایی و ملیت و اداب و رسوم آنان است. ضمن تاکید بر وجه صلح آمیز این روز، همواره نیروهای امنیتی در برخورد با تظاهرکنندگان، خشونت بکار برده اند.؛

Bildresultat för روز جهانی زنروز جهانی زن بزرگداشتی است که در روز ۸ مارس برگزار می‌شود.این روز در سال ۱۹۷۵ از سوی سازمان ملل به عنوان روز جهانی زن و صلح بین المللی نام گذاری شده است.(سال ۱۹۷۵ توسط سازمان ملل ، سال زن نامگذاری شد).

اما عمر ۸ مارس بیش از نام گذاری سازمان ملل است. تظاهرات زنان در هشتم مارس، بیش از یک قرن در جریان است. هر ساله در این روز زنان به تظاهرات برای حقوق خود و برابری جنسیتی در سیاست و اجتماع می پردازند و دستاورد های یک سال گذشته در حوزه زنان را بررسی و ارزیابی می‌کنند.

نکته ای که اغلب نادیده گرفته شده، عنوان کامل این روز است: روز جهانی زن و صلح بین المللی. در حقیقت زنان در این روز با انجام تظاهرات ، با تمام زنان در سرتاسر جهان اعلام همبستگی می‌کنند.پیوند روز زنان و صلح در دنیا به معنای آن است که زنان در سراسر دنیا با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند که صرفا مربوط به جنسیت آنان و فارغ از محیط جغرافیایی و ملیت و اداب و رسوم آنان است. ضمن تاکید بر وجه صلح آمیز این روز، همواره نیروهای امنیتی در برخورد با تظاهرکنندگان، خشونت بکار برده اند.

پس از گذشت یک قرن، همچنان در سراسر دنیا و همچنین در کشور ما ایران، مشکلات زنان بر جای خود باقیست. در محیط اجتماعی ما همچنان شاهد رفتار های جنسیت زده از سوی مردان و حتی زنان، در مورد زنان هستیم. نوع مصرف گرایی و پوشش خاصی که گویی همه زنان ملزم به رعایت آن هستند، زنان مسئولیت نگاه و رفتار های تحقیر امیز نسبت به خود را بر عهده دارند و یا تقسیم وظایف بر اساس قوانین نانوشته ای که اکنون بیشتر از آنکه بر اساس تفاوت های فیزیولوژیکی باشد بر اساس منفعت افرادی است که اعمال قدرت می‌کنند و …همه این ها نمونه هایی از نابرابری جنسیتی در سطح جامعه است که تمام زنان کمابیش بطور ملموسی آن را تجربه کرده اند.

در حوزه ی حقوقی و سیاسی، در حالی که در اکثر کشور های جهان تجدید نظری در حقوق زنان رخ داده، همچنان در کشور ما به زنان به عنوان جنسی که دیگری است و جنسی که اولویت ندارد، نگاه می شود. قوانین ناعادلانه ای همچون سهم ارث، حق حضانت، حقوق زنان در ازدواج مثال هایی در این باره است. در حوزه سیاست، در حالیکه مردان بیش از نود درصد کرسی های دولتی را تصاحب کرده اند، حتی برای تصمیم گیری در اموری که مربوط به زنان است هم نقش زنان بسیار کمرنگ و بی اهمیت تلقی می‌شود.

حتی در محیط دانشگاه رشته ای همچون مطالعات زنان، بجای مطالعه و بررسی معضلات نگاه جنسیتی به زنان، سعی بر آن دارد تا به زنان به عنوان موجودی غریبه و غیر که نیازمند چارچوب های از پیش تعیین شده و قوانین سفت و سخت است نگاه می‌شود و یا جایگاه تنزل یافته ی زنان در خانواده و اجتماع، بدلیل تفاوت های فیزیولوژیک عادی تلقی شده و بصورت یک حالت ایده آل از جامعه ای خوب معرفی می‌شود.

در یکسال گذشته از جمله حوادث مهم در حوزه ی زنان، بحث حق ورود به استادیوم برای زنان بود. درحالیکه هرساله برای مسابقات بین المللی که به میزبانی ایران برگزار می‌شد، زنان خارجی حق ورود به استادیوم های ایران را داشته اند، زنان ایرانی بازهم ازاین حق حتی به اندازه ی زنان خارجی برخوردار نبوده اند. پس ازاتفاق تلخ خودسوزی دختری در اعتراض به حکم ناعادلانه خود مبنی بر جرم ورود غیر قانونی به استادیوم، علی‌رغم فشار های بین المللی و فیفا، زنان فقط در مسابقات بین المللی آن هم به تعداد محدود ترس نسبت به مردان حق حضور در استادیوم را دارند. اما در قوانین کلی مربوط به حضور زنان در ورزشگاه تغییری حاصل نشد.

بحث دیگری که امسال بسیار پررنگ بود، در مورد لایحه ی اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی بود. تصویب این لایحه موافقان و مخالفانی داشت. موافقان این لایحه معتقد بودند که هر کودکی که یکی از والدینش ایرانی باشد حق داشتن شناسنامه ی ایرانی را دارد . پدر یا مادر بودن یکی از والدین نقشی در این حق کودک ندارد. اما مخالفان این لایحه براین عقیده بودند که در کشور ما نود درصد ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، با مهاجرین افغان یا عراقی و با زنان مناطق محروم صورت می‌گیرد. عمده این ازدواج ها بصورت خرید و فروش دختر ایرانی توسط مرد خانواده به یک مرد خارجی است و این در شرایطی است که مرد خارجی شاید چندین ازدواج داشته باشد و حتی هیچ تضمینی مبنی بر ماندن مرد در کنار همسرش تا زمان طلاق وجود نداشته باشد. این نوع ازدواج ها بر حسب علاقه و شناخت زن ایرانی صورت نمی‌‌گیرد، ضمن اینکه کسب اقامت ایران برای بسیاری از اتباع خارجی اهمیت فراوانی دارد (بدلیل امنیت کشور ایران و وجود ناامنی و جنگ در کشور های همسایه).با تصویب این لایحه گویا راه فراری در اختیار مردان خارجی قرار داده شده که در صورت ازدواج با زنان ایرانی و داشتن فرزند، براحتی مشمول دریافت تابعیت ایران خواهند شد و همچنان هیچ سیستم نظارتی و حمایتی وجود ندارد که تضمین کننده ی دائمی بودن این گونه ازدواج ها باشد. بنابراین این طرح در ظاهر برای حمایت از زنان تصویب شده در صورتیکه در عمل نتایج زیان باری برای زنان ایرانی در مناطق محروم خواهد داشت.

بنظر می‌رسد در یکسال گذشته بارها معضلات و نابرابری هایی که علیه زنان صورت می‌گیرد در جامعه نمود بارز و آشکاری داشته اما متاسفانه منجر به اتخاذ تصمیم و کنش جمعی درستی برای حل این معضلات صورت نگرفته است.

برچسب ها :

ناموجود