غفور گ. – رحیم اجانلی؛
جامعه روشنفکری تورکمن صحرا و جنبش اعتراضی

قریب صد روز از آغاز جنبش پر صلابت زن زندگی آزادی می گذرد. طی این مدت به گزارش سازمان حقوق بشری (هرانا) دستکم ۵۰۶ نفر توسط حکومت اسلامی کشته شده اند که ۶۹ تن آنان را کودکان تشکیل می دهند و بیش از ۱۸ هزار نفر نیز بازداشت شده اند. در میان جان باختگان و بازداشت شدگان از هر قشر و صنف اجتماعی وجود دارد؛ زن و مرد، پدر و مادر، کودک و پیر، بلوچ، کورد، فارس، لر، تورک آذربایجانی، تورکمن، عرب، دانشجو و دانش آموز، کارگر و کاسب، پزشک و مهندس، معلم و حقوق دان، نویسنده و شاعر، ورزشکار، هنرمند و هنرپیشه. جغرافیای این جنبش هر ۳۱ استان کشور را در بر می گیرد. میزان شرکت مردم در بعضی از شهر ها گسترده و در برخی دیگر محدود بوده و بعضی از شهر ها نیز با سکوت و انتظار جنبش را همراهی کرده اند که شهر های تورکمن صحرای ما عمدتا به این گروه تعلق دارند.
جامعه روشنفکری تورکمن صحرا
جامعه روشنفکری تورکمن صحرا مثل هر جامعه دیگری یک دست نیست. این که روشنفکر کیست؛ تعاریف بسیار متنوعی از آن وجود دارد. و این که تعریف روشنفکر چیست موضوع صحبت ما نیست. بنابراین ما بر یک تعریف بسیار کلی از آن اکتفا می کنیم. هر آن کسی که با کار فکری درگیر باشد را متعلق به جامعه روشنفکری به حساب می آوریم بنابراین ما با دسته های گوناگون و افکار و اندیشه های متنوع در جامعه روشنفکری مان روبرو خواهیم شد. دسته ای از روشنفکران ما اندیشه و قلم خود را به خاطر پست و مقام، پول، شهرت و کسب موقعیت اجتماعی، خود را دربست در اختیار رژیم قرار داده اند. ایشان در تحکیم پایه های حکومت و پیشبرد سیاست های تبعیض آمیز و آسمیلاسیون در تورکمن صحرا بسیار فعال بوده و هستند. به طور مثال می توان از اراز محمد سارلی مشاور فرماندار گنبد، موسی جرجانی و نیازی ساعی که در ترویج و پیشبرد شیعه سازی در میان تورکمن ها نقش فعالی داشته اند نام برد. افراد دیگری نیز هستند که از ذکر نام آن ها فعلا صرفنظر می کنیم.
گروه دیگری از روشنفکران ما با تمایلات ظاهرا ملی گرایانه، از نظر سیاسی دل در گرو اصلاح طلبان حکومتی داده اند . علیرغم این که مردم ایران از مدت پیش پرونده اصلاح طلبی را بسته اند و اصلاح طلبان را کارت سوخته ولی فقیه می دانند، متأسفانه این دسته از روشنفکران تورکمن هنوز انتظار معجزه از این کارت های سوخته دارند. شایان ذکر است که تعدادی از همین دسته در تشکلی به نام “جمعی از معتمدین و ریش سفیدان” سکوت خود را در قبال جنبش زن زندگی آزادی شکستند. آن ها به جای قرار گرفتن در کنار جنبشی که علیه استبداد و تبعیض و برای یک زندگی نرمال و برای آزادی براه افتاده بود قرار بگیرند، جنبش اعتراضی را با ادبیات حکومتی “اغتشاش” نامیدند و مردم تورکمن به ویژه جوانان را به پرهیز از حق طلبی و آزادی خواهی دعوت نمودند.
از چهره های شناخته شده این دسته می توان به لطیف ایزدی، آنه محمد بیات و عاشور محمد رئوفی اشاره کرد. هریک از آن ها در مقالات و یا مصاحبه های خود در رابطه با مختومقلی پراغی شاعر ملی تورکمن ها، از توانایی ها، سجایای اخلاقی و انسانی این شاعر بزرگ لب به تحسین و تمجید گشوده اند. متأسفانه این مقالات و مصاحبه های ایشان نه از روی باور به اندیشه های مختومقلی بلکه چیزی جز خود شیرینی و فضل فروشی نبوده است. مواضع و عملکردهای این دسته از روشنفکران نشان می دهد که آن ها از انسانیت و دفاع از حقوق انسانی و به طریق اولی دفاع از حقوق ملی تورکمن ها بسیار به دورند. اگر کسی به شاعر بزرگ تورکمن باور داشته باشد باید بداند که او هم در حرف و هم در عمل علیه ظلم و ستم و برای انسانیت مبارز ی آشتی ناپذیر بوده است.
همانطور که در رسانه ها منتشر شده است تعدادی از فعالان مدنی تورکمن صحرا توسط نیروهای امنیتی حکومت تمامیت خواه اسلامی بازداشت شده اند. تعداد بازداشت شدگان معلوم نیست فقط نام چند تن از آن ها توسط سازمان های حقوق بشری اعلام شده است. این افراد بدون آن که جرمی مرتکب شده باشند بازداشت شده اند. تنی چند از آن ها آزاد شده اند و تعدادی همچنان در بازداشت بسر می برند. جان یکی از انها به نام دانیال قزلجایی در خطر است.
ما بر این باوریم که طیف وسیعی از جامعه روشنفکری تورکمن صحرا دلشان برای آزادی و احقاق حقوق بر حق ملت تورکمن می تپد و قلبشان با جنبش زن زندگی آزادی همراه است. ما درک می کنیم که وضع امنیتی در صحرای تورکمن نسبت به جاهای دیگر کشور به مراتب حساس تر و کنترل بسیار شدیدتر است، و هرگز به خود اجازه نمی دهیم بگوییم که به این یا آن شکل دست به مبارزه بزنند، اگر هم دست به کاری بزنند این انتخاب خود آنان و با مسئولیت خود آنان خواهد بود.
با این همه به خود اجازه میدهیم بپرسیم که آیا این طیف از روشنفکران دلسوز تورکمن با خانواده ها و بستگان نزدیک بازداشت شدگان تماسی برقرار کرده و یا می کنند؟ آیا به آنان دلداری و امید می دهند؟ می دانیم که سرکوب گران و اوباش امنیتی خانواده ها را شدیدا تحت فشار قرار می دهند و با تهدید و یا وعده های تو خالی مانع رسانه ای شدن بازداشتی ها می شوند. محتملا تعدادی از خانواده های دستگیر شدگان حتی نمی دانند که چه باید بکنند. با رسانه ای کردن نام و نشانی و محل بازداشت دستگیر شدگان و ارسال آن به نهادهای حقوق بشری می توان دست رژیم را در اعمال خشونت علیه بازداشتی ها محدود کرد، لذا کمک و همدردی به این خانواده ها نه تنها یک وظیفه انسانی که در عین حال یک شکل از همبستگی و مبارزه است.
به خاطر داشته باشیم که مبارزه تنها یک شکل ندارد جنبش زن زندگی آزادی به وضوح نشان داد که در مبارزه با استبداد حاکم بر کشور چه خلاقیت هایی نزد مردم بوده است. خلاقیت های خود را عرضه کنید!
سلبریتی های تورکمن صحرا
در جنبشی که در جریان است شخصیت ها ی معروف و به اصطلاح امروزی، سلبریتی ها نقش پررنگی داشته اند. تورکمن صحرا هم خالی از سلبریتی چه در بعد سراسری و چه در حد منطقه ای نیست. اما تنها صدای یک سلبریتی تورکمن در اعتراض به تبعیض و کشتار مردم به گوش شنیده شد. صدای سردار آزمون. اما از دیگر ورزشکاران ملی و منطقه ای تورکمن صدایی برنیامده است. همینطور هنرمندان، باغشی ها و نوازندگان سکوت را ترجیح داده اند.
کلام پایانی
ناقوس فروپاشی نظام ولائی مدتهاست که به صدا در آمده است. حکومت جمهوری اسلامی در داخل کشور مشروعیت خود را کاملا از دست داده و سعی دارد با توسل به قوه قهر و سرکوب خود را سرپا نگاه دارد، در عرصه بین المللی روز به روز منزوی تر و بی آبرو تر می شود. در چنین شرایطی نقش روشنفکران و فعالین مدنی بیش از پیش اهمیت پیدا می کند. در یک طرف مردمی قرار دارند که برای آزادی برای زندگی انسانی برای جامعه ای برابر حقوق مبارزه میکنند، و در طرف دیگر حکومتی است که با اعمال خشونت عریان میخواهد تأمین منافع اقلیتی معدود را تداوم بخشد. آیا میتوان با وجدانی آسوده فقط نظاره گر بود؟
غفور گ. – رحیم اجانلی
۲۳ /۱۲/۲۰۲۲