: روزنامههای ایران در روز شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶، اظهارات حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان در صفحه اول خود منعکس کرده و یادداشتهایی هم در این باره منتشر شده است.

احمد دستمالچیان، سفیر پیشین ایران در لبنان در روزنامه ایران نوشته که سالهاست در اندیشکدهها و دستگاههای تصمیمگیر آمریکا در باره ایران دو فرضیه مطرح میشود: آیا اول باید ایران را زد و بعد بازوان او را در منطقه قطع کرد، یا نخست باید بازوان ایران را قطع کرد و سپس خود ایران را نابود کرد.

دو نگاه به تحولات عربستان
خسرو قدیری در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد و در تحلیل نخست تحولات عربستان سعودی نوشته که از نگاه ناظر بیطرف و آشنا به تاریخ منطقه و سابقه و ساختار حکومت عربستان، قرائن بسیاری از ناپختگی محمد بنسلمان میتوان برشمرد، مثلا میتوان گفت که او درک درستی از روند بطئی و درازمدت تغییرات اجتماعی ندارد. اما تحلیل دیگر مبتنی بر این فرض است که این تحولات در چارچوب یک مسترپلن انجام میشود که طراحان آن بازهای آمریکایی و تندروهای اسرائیلی هستند که برحسب اتفاق هر دو گروه فعلا در قدرت هستند و امکان اجرای چنین طرحهایی را دارند.
در این ارزیابی ولیعهد عربستان و متحدان منطقهای بیشتر نقش اجرایی و نیز تامین هزینههای سنگین را دارند. هدف این طرح بزرگ هم مدرنسازی حکومت عربستان، دادن نقش منطقهای بزرگتر به آن و مهمتر از همه محدودسازی توان و نقش منطقهای ایران است.

اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی
احمد نقیبزاده، استاد دانشگاه در سرمقاله روزنامه آرمان امروز نوشته که اروپاییها همان طور که بارها اعلام کردند در قبال ایران و بر سر موضوع برجام با آمریکا اختلاف نظر دارند و در زمینه موشکی ایران با آمریکا موافقتهایی دارند. برجام را که بارها گفتهاند قابل مذاکره نیست ولی بر سر بحث موشکی ایران خواهان مذاکره هستند. اما نه چون آمریکاییها که میخواهند بدون مذاکره و اخطار قبلی دست به اعمال تحریمهای جدید بزنند یا بخواهند این برنامه را از بیخ و بن باطل کنند و از ایران بخواهند دست از این موضوع بردارد. البته مواضع اروپاییها تاحدی خردمندانه به نظر میرسد هم میخواهند هیاهوی آمریکا را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شود.
به نظر آقای نقیبزاده، ایران در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است که این برنامهها را در همین نقطه کنونی متوقف کند. برد بیش از دو هزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست. بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره، خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم.

امنیت ملی معطل تیتر کیهان مانده بود؟!
امروز و فردا کیهان به دلیل تیتر جنجالی اخیرش منتشر نخواهد شد و همین واکنشهای متفاوت برخی روزنامهها را در پی داشته است. روزنامه جوان نوشته که توقیف نشریات در ایران تاکنون به دلیل زیرسوال بردن مبانی اسلام و مذهبی همچون روزنامه بهار، مردم امروز، صبح امروز انجام میشود اما چندسالی میشود که رسم جدیدی دارد جا میافتد. وطن امروز علیه پادشاه عربستان تیتر میزند، به برخیها درداخل برمیخورد؛ خبرگزاری فارس علیه رئیس جمهوری ترکیه مینویسد، برخی در داخل اذیت میشوند، کیهان از قول انصارالله، علیه متحدان آل سعود تیتر میزند، میگویند امینت ملی به خطر افتاده است. به نظر روزنامه جوان این روند خوبی نیست که دارد جا میافتد که به خاطر مطلب علیه خارجیها با داخلیها برخورد شود.

تلنگر کیهان
مهرنوش جعفری، مدیرکل مطبوعات داخلی دولت اصلاحات در روزنامه شرق نوشته که تیتر کیهان و هر پیامی که بر آن مترتب باشد، مادام که سخن یک مدیر مسئول به عنوان شخص حقیقی است، برمبنای حقوقی که در قانون اساسی در باب حقوق ملت آمده، قابل توجیه است و اگر خلاف قانون هم باشد، هزینههای آن را دیگران نمیپردازند، اما در شرایطی که امتیاز شمار بیشماری از جراید در دستان ارگانها و وزارتخانههاست و کسی هم به عوارض مخرب این روند که هم به زیان حاکمیت و هم به زیان مطبوعات و رونق و اعتبار حرفهای آن است، توجهی ندارد، انتشار چنین پیامها و دیدگاههایی، تعارضات عدیدهای را پیش روی حاکمیت و جامعه مطبوعاتی قرار میدهد که از جمله آنها نشانههایی است که میتواند بهانهساز باشد تا دشمن متوهم و خام منطقه را به کام درگیریهای ناخواسته بکشاند.
نویسنده در پایان مقاله خود نوشته که شاید مورد کیهان تلنگری باشد تا به مسئله مطبوعات و مالکیت آنها و عوارضی که به بار آوردهاند، از نگاهی متفاوت بنگریم.

قوانین برای رسانه یا بر رسانه؟
در حالی که امروز به نقل از وزیر ارشاد آمده که بررسی لایحه نظام رسانهای در هیات دولت متوقف شده، اما برخی روزنامهها یادداشتهایی در باره آن نوشتهاند از جمله مینو خالقی، حقوقدان در روزنامه اعتماد نوشته که در ابتدای مطالعه لایحه قصد داشتم به نقد چند ماده از آن اکتفا کنم و امید به اصلاح و حذف آنها داشته باشم. اما با مطالعه مواد پایانی به خصوص ۶۱ و ۶۲ تحت عنوان حقوق اعضای سازمان دریافتم که این لایحه در ساختار فکری نسبت به عناصر آزادی بیان در رسانه و حقوق حرفهای روزنامهنگاری و مبحث خودنظامدهی رسانهها دچار مشکل بنیادی و رویکردی است؛ مواردی که با حذف و اصلاح یک یا چند ماده حل نخواهد شد.