روزنامههای تهران، شیطنتهای ترامپ و شرایط منطقه

, روزنامه نگار: روزنامههای امروز صبح تهران، یکشنبه ۳۰ مهر از اخبار مهم منطقه و جهان بهره گرفتهاند. همه پرسی کردستان و گمانه زنی درباره عاقبت روابط اقلیم و دولت عراق، همه پرسی کاتالونیا و اصرار مادرید بر غیرقانونی بودن این عمل و احتمال شدت عمل برای آن از جمله مطالبی که بدان پرداخته شده است.
نگرانی از ادامه گرانی ها و بیکاری و کمبود رونق اقتصادی از جمله مطالبی است که روزنامه های مختلف بدان پرداخته و در عین حال از نزدیک بودن تاریخ اجرای احکام دادگاه بابک زنجانی خبر داده اند.

دادگاه میلیارد یورویی و متهمش
نسترن فراهانی در گزارش اول ابتکار نوشته: پرونده بابک زنجانی که چندسالی از مطرح شدن آن میگذرد و همواره مورد اهمیت است، به یکی از پر ابهام ترین پروندههای اقتصادی کشور تبدیل شده است. ضمن اینکه با توجه به ابعاد وسیع آن قطعا به عنوان یکی از مهم ترین پروندههای تاریخ جمهوری اسلامی ایران شناخته خواهد شد. اما مساله ای که اخیرا واکنشهای بسیاری را به خود اختصاص داده، احتمال اجرای حکم اعدام بابک زنجانی است.
گزارشگر با اشاره به این که پرونده بابک زنجانی پس از طی کردن پروسههای مختلف قانونی نهایتا به اعدام او رسید. اما این خبر با واکنش هایی مواجه شد و برخی معتقد بودند بابک زنجانی نباید اعدام شود و یا حداقل اعدام او به تعویق انداخته شود. هفته پیش اما قاضی مقیسه یکی از دلایل افزایش احتمال برای صدور حکم اعدام برای بابک زنجانی را صحبت وی دانست و گفت:« در جلسه مواجهه زنجانی با شمس و فلاح هروی، وی صریحا اعلام کرد پول دارم و یک ریال هم نمی دهم و این سخن ضبط شده است که می تواند موجب حکم اعدام برای وی شود ولی اجرای حکم به دست مسئولان است.»
ابتکار از قول یک حقوقدان نوشته: شیوه رسیدگی به پرونده بابک زنجانی از همان ابتدا اشتباه بود. بابک زنجانی امین محمولههای نفتی بوده که به او سپرده شده است. حال آنکه امین شناختن او درست یا غلط است جای تامل دارد و با فرض درست بودن این ادعا زنجانی چون محموله ها را فروخته و پول آن را نداد خیانت در امانت کرده است صمد خرمشاهی دیگر حقوقدان دراین باره به ابتکار گفت:« باید تمام کسانی که در این پرونده به نوعی دست داشته اند یا همکاری کردهاند، بدون هیچ ملاحظهای احضار شوند و این اقتدار قوه قضائیه است»
ایران، ترامپ و شیطنتها
حسین موسویان استاد دانشگاه پرینستون در آمریکا در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: با وجود همه تهديدها و شعارهاي افراطي عليه ايران، ترامپ حاضر است با رييسجمهور ايران و حتي رهبر كره شمالي هم نشسته و معامله كند. منتهي او مايل است اولا معامله به نام خودش ثبت شود و ثانيا فكر ميكند كه ميتواندهمان شيوه دوران ملکداری خود را درعالم ديپلماسي نيز پياده كند. قبل از رياستجمهوري، او كه تاجري بزرگ بود، ابتدا به طرق غيرمعمولي و با استفاده از تاكتيكهاي موثر از ارزش ملک می کاست و بعد پیشنهاد فروش می داد.
این دیپلمات قدیمی معتقدست: در عين حال نبايد ترامپ را در دست لابي ضد ايران رها كرد ضمن اينكه او را هم نبايد كاملا سياه ديد. بايد به فكراصلاح آن ذهن و رفتار مشوش بود و از موضع قدرت، با ايجاد مشوقهايي، ترامپ را نيزبراي تجديدنظر درسياستهاي ضد ايراني آزمايش كرد.
مقاله روزنامه ایران با اشاره به لابی پرقدرت اسراییل در واشنگتن نوشته درهيچ دورهاي همچون دوره ترامپ، چنين سطح نفوذ و تاثيرگذاري نداشتهاند. آنها در تدوين سياستهاي ترامپ عليه ايران نقش اصلي را ايفا ميكنند. ضد انقلاب برانداز به رهبري منافقين هم با کمک های مالی كلان اعراب، فعاليتهاي خود را صدچندان كردهاند. این گروه با استفاده از پايگاه و نفوذ جناح نئوكانهاي امريكا، از قدرت تاثيرگذاري و مانوري برخوردار شدهاند كه در تاريخ حدود چندين دههاي روابط ايران و امريكا بعد از انقلاب، بيسابقه است.
تجارت با جیب اعراب
نعمت احمدی در شروع مقالهای در شرق نوشته: ترامپ، تاجری است فرصتطلب که اتفاقا رئیسجمهور آمریکا هم شده است. تاجری که ابایی ندارد از غیراخلاقیترین شیوهها برای بهدستآوردن سود بیشتر استفاده کند. سفر اول خارجی او به عربستان و بازگشت با جیبی پر از پول های اعراب به همین نگاه تجاری او به مسائل جهانی برمیگردد.
به نوشته این حقوقدان: ترامپ از زمان فعالیت انتخاباتی، با ساز مخالفت با برجام که توافقنامهای بینالمللی است و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را پشتوانه خود دارد، پروژه «ایرانهراسی» را کلید زد و به اعراب پیام داد که اگر وارد کاخ سفید شود، به خواسته آن ها به «کوبیدن سر مار» خواهد پرداخت. و در بازگشت از سفر به سعودی هم با غرور گفت این همه پول برای شغل است. ایرانهراسی را ادامه داد و هر روز بر طبل خروج از برجام کوبید.
به باور نگارنده مقاله شرق: ترامپ در سخنرانی آشفته اخیر خود عملا صورتحساب نیمتريلیونی سفر خود به عربستان را تسویه و آن را هم برای اعراب متوهم قرائت کرد. محبوبیت این رییس دولت در سطح افکار عمومی آمریکا به حدود ٣٠ درصد رسیده است که در ٧٠ سال گذشته بیسابقه بوده است. افت محبوبیت رئیسجمهور تا این سطح در آمریکا آنها را بر آن میدارد که دست به اعمالی بزنند که مردم آمریکا را مجبور کند به رئیسجمهور نامحبوب خود اعتماد کنند.
پرتاب وزیر پیشنهادی
محمدامین فرشادمهر در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: اخیراً شنیدیم که بهدلیل حاد شدن مشکل ملانیا با ترامپ، یا ترامپ با بدل ملانیا در محافل مختلف حاضر میشود. شما ببینید دست ترامپ برای برطرف کردن مشکلاتش تا چه حد باز است. مثلاً اگر یک روز بیاید خانه و ملانیا بوی پاستا آلفردو ندهد، زود ملانیا را میفرستد خانه پدرش و از جمعه بازارشان یک بدل کم کارکرد ملانیا بر میدارد. یا معمولاً اگر کارشان با پوتین کمی به مشکل بخورد، بدل پوتین را با خودش مینشاند سر میز مذاکره و گل میگویند و گل میشنوند.
طنزنویس افزوده:متأسفانه دست بسیاری از رؤسای جمهوری از جمله دکتر روحانی ما اینقدرها باز نیست مثلاً الان عدهای کابینه امارات را با ۹ وزیر زن در چشم دکتر روحانی فرو می کنند و کاری به این مسأله ندارند که دکتر روحانی در انتخاب همان وزیر علوم مرد هم در تنگنا بود. یعنی خودش شخصاً هر روز بعد از کلاس با روپوش گچی وارد دفتر میشد و سراغ وزیر علومش را میگرفت اما با چهرههای درهم اعضای کابینه روبهرو میشد چرا که هرکسی را معرفی میکردند برای عدهای ناخوشایند بود.
در ادامه ستون طنز روزنامه دولت آمده: مثلاً همین منصور غلامی که امروز بهعنوان گزینه نهایی به وزارت علوم معرفی میشود؛ یکی از نمایندگان گفته بود که گزینه ایدهآل نیست اما قابل قبول است. تصور کنید احتمالاً یکسری افراد بهعنوان گزینه وجود دارند که شبیه به برچسب انرژی وسایل برقی، کنار کتفشان گزینههایی از قبیل «ایدهآل»، «کول»، «قابل قبول» تیک خورده است!

داعش زنده میماند
جهانبخش محبی نیا در سرمقاله ابتکار ابراز عقیده کرده که با خاموش شدن صدای گلوله داعش ، خاکستر انقلاب ها و جنبش های نیمه سوخته کشورهای غربی شعله ور خواهد شد و بخش اعظمی از جوانان کشورهای عربی دوباره به سلاح دست خواهند یافت . مداخله موکد و مجدد آمریکا برای سرکوبی جنبش ها به خلق گروه های افراطی خواهد انجامید .عربستان طبق معمول گهواره تولید تروریسم باقی خواهد ماند.اما نا امنی های زنجیره ای را تجربه خواهد کرد .
نویسنده با تاکید بر این که آمریکا باید متوجه باشد نا امنی در خاورمیانه ، عدم اعتماد مردم به کاخ سفید ، وابستگی حاکمان خاورمیانه به قدرتهای خارجی و شعار مرگ بر آمریکا سنتز اقدام عملی آمریکا برای نابودی دولت و ملت ها در خاورمیانه است و آنها اگر به اصلاح روابط سیاسی – اجتماعی نیاز پیدا کنند ، باید آب را از سرچشمه گل آود نکنند.
سرمقاله ابتکار در نهایت به این جا رسیده که: بخشی از جغرافیای پاکستان و افغانستان که با هندوستان مرتبط است می تواند به عنوان منطقه نفوذ و حضور آتی داعش لحاظ شود . آمریکاییها برای مهار هندوستان ، چین و فشار به روسیه و ایران به ارتقاء و احیای این سناریو محتاجند. دیپلماسی خارجی کشورهای مستقل به مراقبت بیشتری نیاز دارد تا حیات مرحله دوم افراطی گری در قالب موضوعی تازه صورت بندی پیدا نکند.چرا که طالبان باقیست و در آینده یکی از بازیگران است .
هیات حماس در تهران
صلاح الدین هرسنی در مقاله پیرامون سفر هیاتی فلسطینی به تهران نوشته:جدا از هدفی که مقامات فلسطینی اعلام کردهاند، میتوان گفت این سفر از مناسبات و ملاحظات راهبردی خالی نیست. مهمترین دلیل و نشانه، مخاطرات سازمانیافتهای است که این روزها به صورت فزاینده فلسطینیان را تهدید میکند و اساسا با آشتی و توافق فلسطینیان تحت لوای یک دولت سر عناد دارد و قرار نیست روی خوشی به این توافق نشان دهد.
به نوشته این مقاله : در شرایطی که حیات سرزمینی و موجودیت جنبش حماس از سوی ارتش اسراییل و عنصر صلحستیزی چون نتانیاهو تهدید میشود، این سفر به واقع پاسخی به تهدیدات اسراییل است و بیانگر آن است که فلسطین هیچگاه با همسویی و قرار گرفتن در کنار ایران در برابر تهدیدات اسراییل تنها نیست. از سوی دیگر این سفر میتواند منجر به تعدیل رفتار ایران در قبال جنبش فتح شود.
جهان صنعت در نهایت تاکید کرد سفر هیات فلسطینی به تهران کمک میکند تا ایران از همه تحولاتی که قرار است از رهگذر صلح فلسطینی در نوار غزه یا کرانه باختری به وجود آید، آگاه باشد. نتیجه بلاواسط این آگاهی آن است که این دو گروه فلسطینی زین پس از هر گونه اتهام و خیانت به آرمانهای فلسطینی از سوی ایران مبرا شوند..
برد و باخت کردها در بازی استقلال
شهروند در سرمقاله خود از رییس دولت اقلیم کردستان عراق انتقاد کرده و آقای بارزانی را كسي خوانده كه آرمان مردم كُرد را بازيچه منافع و وضعيت خود قرار داد و به جاي آنكه آنان را در مسير توسعه و ترقي بيشتر قرار دهد، وارد منازعهاي بيحاصل كرد و اكنون كه دوران خوشحالي او به كمتر از سه هفته نرسيده و استان كركوك و مناطق نفتي را تحويل داد و رفت، از يكسو ديگر احزاب كُرد را متهم به خيانت كرده، سپس دولت عراق و از همه بدتر اينكه ايران را برنامهريز يا مداخلهگر وضعيت كنوني در كركوك دانسته است.
نویسنده سرمقاله این روزنامه تاکید کرده که به فرض درست بودن هر سه ادعای بارزانی باید پرسید چرا پيش از همهپرسي استقلال اين موارد را پيشبيني نكرده بوديد؟ اصولا چرا احزابي كه با زور همراه همهپرسي شدهاند، بايد در ادامه نيز به آن متعهد باشند؟ چرا دولت عراق بايد دست روي دست بگذارد و کارهای تو را نظاره کند؟ چرا ايران يا تركيه بايد سكوت كنند تا آقاي بارزاني در رسيدن به اهداف جاهطلبانه و غيرواقعي خود موفق شود؟
شهروند در نهایت نوشته: اين مثل آن است كه يك تيم حمله كند و انتظار داشته باشد كه طرف مقابل دفاع نكند يا دست به ضدحمله نزند و آنان با خيال راحت گل بزنند و گلي نيز دريافت نكنند! و اگر آن تیم مقابل دفاع كرد و گل نخورد يا در ضدحمله گل زد، تقصير شكست خود را به عهده تيم حریف بيندازد.

چند پرسش از شورای نگهبان
عباس عبدی در سرمقاله اعتماد درباره محروم کردن یک نماینده منتخب شورای شهر یزد توسط دبیر شورای نگهبان با اشاره به این که چنین اختیاری قانون اساسی به شورای نگهبان نداده در پاسخ این استدلال که شورای نگهبان بر اساس منطق شرعی چنین نظری داده نوشته: كجاي چارچوب اين قانون اساسي را ميتوان براساس انديشه سنتي فقه تبيين كرد كه حالا عضويت يك هموطن زرتشتي مصداق نفي سبيل شده است؟ حتي وجود شوراي نگهبان شامل ٦ فقيه كه براساس رايگيري تصميم ميگيرند براساس كدام مباني فقهي قابل دفاع است؟
نویسنده جامعه شناس ادامه داده: كداميك از مواردی مثل انتخابات، یا راي دادن زنان و مهمتر از آن انتخاب شدنشان به عنوان نماینده مجلس، مساله مليت و تابعيت و حقوق مترتب بر تابعيت، مرزها و گمركات و دهها مساله ريز و درشت ديگر بر كدام پايه فقهي سنتي استوار است؟ كداميك از موضوعات مثل سينما، تئاتر، موسيقي، ورزش قهرماني و دهها موضوع ديگر در سنت اسلامي ريشه دارد و قابل دفاع است؟
سرمقاله اعتماد به این جا رسیده که: دنياي امروز با دنياي ١٤٠٠ سال پيش تفاوت دارد. اكنون دنيا بسيار كوچك شده، فاصله تهران تا پاريس، توكيو و واشنگتن به صفر رسيده است و لحظهاي با هم در ارتباط هستند و همه شهرها به نحوي درهمتنيده هستند. از سوي ديگر براساس قاعده اخلاقي هر چيزي كه بر خود ميپسنديد بر ديگران هم بپسنديد، توضيح دهيد كه آيا ميپسنديد كه در كشورهاي ديگر نيز با همين منطق با مسلمانان برخورد كنند يا در كشورهاي با اكثريت اهل سنت، همانطور با شيعيان برخورد كنند كه در ايران با ديگران برخورد ميكنيم؟
کیک کوچک و دهان های باز
محمدصادق جنانصفت در مقاله ای در جهان صنعت پخشی از سخنان دیروز وزیر صنایع و تجارت را در کنفرانسی پیرامون صادرات مهم دانسته و از قول وی نقل که گفته ارزش صادرات ایران نشان میدهد کیک اقتصاد ایران کوچک مانده است.
به نوشته این اقتصاددان: این یک واقعیت تلخ است که در یک نشست ملی از سوی یک مقام ارشد اقتصادی- سیاسی دولتی و حکومتی بیان میشود و به شهروندان و آگاهان هشدار میدهد که کیک اقتصاد کوچک شده یا کیک اقتصاد بزرگ نشده. با توجه به رشد جمعیت، یعنی اینکه دهانهای باز پرشمارتری همچنان باید چشمانتظار لقمه نان و جرعهای آب (تمثیل است) باشند. کیک کوچک یعنی اینکه چراغ امید میلیونها ایرانی جوان تحصیلکرده برای یافتن کار همچنان باید خاموش بماند.
مقاله جهان صنعت در نهایت تاکید کرده:میدانیم و باید به شهروندان یادآور شد که کیک کوچک اقتصاد یعنی اینکه به این زودیها قرار نیست سطح رفاه مادی مردم به نقاط مرتفع برسد و یعنی اینکه ممکن است زمان پیدا کردن شغل مناسب برای جوانان همچنان طولانیتر شود. آیا میتوان امیدوار بود روزی کیک اقتصاد ایران از اینکه هست کوچکتر نشود و در گام بعدی با بزرگ شدن آن، دهانهای باز با کیک شیرین خوشمزه سازیم؟

لطفا بیاحترامی نکنید
وحید میرزایی در صفحه طنز شهروند نوشته:خوشبختانه کشور عزیزمان به سمتی پیش میرود که کار و اشتغال بعد از استوری گذاشتن در اینستاگرام، اولویت اصلی جوانان است. البته این مقوله از دیرباز اولویت اصلی مسئولان نیز بوده است. اگرچه عدهای با کتمان این موضوع، مشکل اصلی کشور را کار و اشتغال میدانند اما نکتهای که همیشه مغفول مانده این است که متاسفانه هنوز برخی دوستان به سیستم سنتی و عقبمانده ٨ساعت در روز معتقدند. این درحالی است که الان جوان همین که پایش را از خانه بیرون میگذارد، طبق آمار مراجع ذیربط، شاغل محسوب میشود.
به نوشته این طنزنویس: در همین راستا خبری منتشر شد که نشان میدهد «دومیلیون ایرانی نه شاغل هستند، نه بیکار». یعنی در کشور افرادی هستند آن لا لوها که مابین اشتغال و بیکاری قرار دارند و در یک حالت برزخ عجیبی گیر کردهاند. حالا ما تحقیقی انجام دادیم که نشان داد درواقع این دوستان همان آقازادهها هستند که اگرچه خودشان کار خاصی انجام نمیدهند و با تعاریف بین المللی، جزو بیکاران محسوب میشوند اما به واسطه ژنشان در آمار شاغلین قرار میگیرند. خلاصه اینها یک حالت سیان دوفازی خاصی دارند که در انتخابات و آمار نرخ بیکاری نقش اساسی بازی میکنند.
و در نهایت مقاله ای در صفحه طنز شهروند به این جا رسیده که: حالا فقط بحث مشکلات بیکاران عزیز نیست. شاغلین و کارمندان دولت هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. مثلا بنابر خبری که دیروز منتشر شد «١٠درصد افراد شاغل دچار افسردگی، به مرخصی استعلاجی میروند.» حالا ما به افراد شاغلی که از وضع کارشان دچار افسردگی نشده و دنیا و مافیها را به لاله گوش چپ و راستشان گرفتهاند، کاری نداریم. میخواهیم به آن ٩٠درصدی بپردازیم که دچار افسردگی میشوند اما مرخصی استعلاجی نمیگیرند
BBC