مساله ملی

به بهانه روز جهانی زبان مادری

21 فوریه هر سال یادآور تبعیض نهادینه شده علیه زبان تورکمنی در ایران است. این تبعیض بیش از یک قرن است که ادامه دارد. این تبعیض به دنبال تقسیم سرزمین تورکمن ها بنا به قرار داد آخال به سال 1881آغاز شده است. طبق این قرارداد بخش شمالی یعنی تورکمنستان به عنوان مستعمره روسیه تزاری و بخش جنوبی یعنی تورکمن صحرا به ایران واگذار شد. امپراتوری روسیه علیرغم تمام جنایاتی که بر علیه تورکمن ها مرتکب شد، بعد از 14 سال از مستعمره ساختن تورکمنستان یعنی به سال 1895 نخستین کتابخانه و تئاتر ملی را بوجود آورد و در سال 1911 کتاب های درسی به زبان تورکمنی در مدارس جدید التأسیس چاپ و شروع به تدریس گردید. اما در تورکمن صحرا با گذشت بیش از 110 سال تورکمن ها هنوز از حق آموزش به زبان مادری خود محروم هستند.
جمهوری اسلامی با بزک کردن قانون اساسی اش (ماده های 15 و 19) در حق آموزش زبان مادری، 43 سال به فریب و سردواندن تورکمن ها و دیگر ملیت های ساکن ایران مشغول است. هدف این فریب پیدا و پنهان حکومت آخوندی آسمیله کردن و فارسیزه نمودن ملیت های غیر فارس ایران است. قدرت مداران حاکم پروپاگاندا می کنند که «این موضوع(آموزش به زبان مادری) از خارج به ایران آمده است…انگلستان و کشورهای شمالی هستند که می خواهند این مسئله به ایران وارد شود.» روشنفکران اسم درکرده فارس نیز همگام با قدرت مداران و حتی وقیحانه تربر طبل امحای زبان تورکمن ها و و زبان دیگر ملیت های ایرانی می کوبند. به عنوان مثال شاعر مشهور فارس و استاد ادبیات این زبان، شفیعی کدکنی در کلاس درسش در دانشگاه تهران حق آموزش زبان مادری را «توطئه انگلیسی ها» می خواند و یه طرز شرم آوری با محلی خواندن زبان مادری می گوید «شاشیدم به زبان محلی…» کدکنی و کدکنی ها یا از سر نادانی و یا آگاهانه به نفرت پراکنی بین ملت فارس و ملیت های ساکن ایران مشغولند. آن ها به جای احترام و تلاش برای شناخت از تاریخ و ادبیات ملیت های ساکن ایران با تفکری نژاد پرستانه سعی در تخطئه زبان های مادری می کنند. کدکنی ها می گویند زبان فارسی شاهنامه و سعدی و حافظ دارد و می تواند با شکسپیر و پوشیکین کشتی بگیرد. آنها با چنین اظهاراتی فقر آگاهی شان را به نمایش می گذارند و نمی دانند که زبان تورکمنی هم قورقوت آتا، گوراوغلی و مختومقلی و ملانفس را دارد که با همه آنها می تواند هماوردی کند. باید خاطر نشان کنم که بالیدن و فخرفروشی به شاهکارهای ادبی گذشته چندان هنری نیست، اگر زبان فارسی که زبان مادری دیگر ملیت ها را به بند کشیده اگر عرضه می داشت در عرصه جهانی می بایست خودی نشان میداد، که همگان شاهدند چنین عرضه ای را هم ندارد.
در خاتمه دوست دارم دو کلمه به فعالین فرهنگی تورکمن که توانایی ادبی و نوشتاری به زبان خود را دارند، بگویم. ترجمه آثار تورکمنی به زبان فارسی با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات تورکمنی کاری مثبت است و لیکن اکنون که زبان مادری ما زیر فشار همه جانیه زبان فارسی و فارسی گویان قرار دارد، عدالت حکم می کند که به جای خدمت به زبان بیگانه و بارورتر کردن آن، به داد زبان تورکمنی برسید. اسیر تطمیع و تهدید قدرت مداران نشوید. ترجمه اشعار مختومقلی و یا دیگران در مقایسه با ترجمه حافظ یا سعدی به زبان تورکمنی، کار چندان با ارزشی نیست. از این رو به نوشتن و یا برگرداندن آثار دیگران به تورکمنی و حتی به جای ترجمه اشعار به ترجمه آثار ادبی جهانی به زبان تورکمنی همت کنید. با چنین اقداماتی گامی در جهت بالندگی زبان مادری مان بر می دارید. قطعا آثار و نتایج چنین کارهایی را در آینده ای نه چندان دور خواهید دید.